راز جاودانگی عزت و افتخار حسينی در چيست؟

یک نت ـ يكي از علل جاويدانگي عزت حسيني، پاسداري از دين و ارزش هاي آن است. امام حسين (عليه السلام) در شرايطي قيام نمود كه يزيد به دين زدايي و شعار:«لعبت هاشم بالملك فلا خبرٌ جاء ولا وحيٌ نزل : بني هاشم با حکومت بازي کردند و هيچ خبري از آسمان نيامد و هيچ وحيي نازل نشد. »سرداد.
راز جاودانگي عزت و افتخار حسيني در چيست؟

یک نت ـ از منظر امام حسين (عليه السلام) عزت و افتخار و آزادي، در خدا محوري، تكليف گرايي، رهايي از قيد و بند هاي ماديت و تسليم نشدن در برابر ستم و قيام عليه رهبر ظالم و قانون شكن ظهور مي كند. گرچه قيام موجب شهادت گردد. عزت و افتخار بدين معنا در برابر رويكرد مادي قرار مي گيرد كه در فرهنگ ماديت،‌ آزادي و افتخار در ثروت اندوزي،‌ فخر به امتيازات مادي و مغلوب نمودن طرف مقابل در جنگ، ظهور مي كند.

امام حسين( عليه السلام) با اين نگرش از آزادي و افتخار - كه اصطلاحاً از آن به عنوان عزت و افتخار حسيني ياد مي شود - عليه ستم، قانون شكني و رهبر ستمگر قيام نمود.[1] و قيام او الگويي مناسب براي همگان بود، چنان كه خود بدان اشاره نمود.[2]

قيام امام حسين( عليه السلام) گرچه در زمان محدود و مكان معيّن به وجود آمد ولي شعاع آن تمام جهان را فرا گرفت و آزادي خواهان جهان امام حسين( عليه السلام) را نمادِ آزادي خواهي خواندند و قيام و عزّت و افتخار حسيني جاودانه شد. بي ترديد عوامل متعدد در جاودانگي عزّت و افتخار حسيني تأثير گذار بوده است كه به برخي از آن ها اشاره مي شود:

1ـ آزادي خواهي و عزّت مندي
آزادي زيباترين واژه اي است كه همگان حتي دشمنان آزادي آن را دوست دارند. از اين رو آزادي خواهان جهان و انبياء با ستمگران مبارزه نمودند تا مظلومان آزاد باشند و عدالت بر قرار گردد. امام حسين( عليه السلام) به عنوان رهبر آزادي خواه و بر ضد آزادي ستيزان قيام نمود. و اين قيام در زماني شكل گرفت كه خفقان و ستم جامعه اسلامي را فرا گرفته بود و يزيد و يزيديان به دين زدايي پرداخته و از هيچ ستمي عليه حق و حق گرايان دريغ نمي كردند؛ از اين رو امام مرگ در راه خدا را زينت دانسته[3] و تسليم نشدن در برابر ستم و اسير ذلت نشدن را عزت و افتخار دانست:«موت في عزٍّ من حياه في ذلّ؛[4] مرگ با عزّت بهتر از زندگي با ذلّت است». هم چنين حضرت در برابر بيعت خواستن يزيد فرمود: «ناپاكِ ناپاك زاده مرا بين دو چيز: شمشير و ذلّت مخيّر قرار داده، اما ذلّت از ما بسيار دور است».[5]

الموت اولي من ركوب العار و العار اولي من دخول النار[6]: «مردن از آلودگي به عار و ننگ بهتر است، و عار و ننگ از ورود به آتش بهتر.» مرا عار بايد از اين زندگي كه سالار باشم كنم زندگي

امام حسين( عليه السلام) نه تنها آزادي خواه بود كه دشمنان خويش را نيز به آن فرا خواند:[7] اگر دين نداريد و از روز قيامت نمي ترسيد لااقلّ در زندگي دنياتان آزادمرد باشيد .

آزادي خواهي و ستم ستيزي و حق گرايي امام حسين( عليه السلام) موجب شد كه غير مسلمانان از قيام او درس گرفته و او را دوست بدارند، زيرا او به همگان درس آزادي داد. مهاتماگاندي - رهبر فقيد هندوستان - از قيام كربلا به عنوان الگو ياد نمود.[8]

2ـ خدامحوري:
يكي از علل جاويدانگي عزت و افتخار حسيني در خدا محوري ظهور مي كند. خدا محوري كه در اخلاص، تكليف گرايي،‌تقوا و ... ظهور مي كند در صحنة كربلا به اوج خود رسيد. امام حسين( عليه السلام) پيش از خروج از مدينه هر گونه شائبه دنياگرايي، رياست طلبي و جنگ قدرت را رد نمود وانگيزه قيام را اصلاح امت اسلامي[9] و حفظ دين و بدعت زدايي دانست.[10]

از سوي ديگر حضرت بارها از تسليم شدن در برابر خواست خدا و جلب رضايت او سخن گفت. امام در آخرين لحظات زندگي عرضه داشت: ... صبراً علي قضائك، لا معبود سواك، يا غياث المستغثين، صبراً علي حكمك، يا غياث من لا غياث له...؛[11] بارخدايا ! من در برابر حكم تو شكيبايم، جز تو معبودي نيست،‌ اي فريادرس دادخواهان،‌ بر حكم و تقدير تو شكيبا هستم، اي فرياد رس آن كه فرياد رسي ندارد .

3ـ سفارش و سيرة معصومان در پاسداري از عزت و افتخار حسيني:
يكي از علل جاويدانگي عزت و افتخار حسيني،‌سفارش و سيره عملي معصومان( عليه السلام) در پاسداري از قيام امام حسين( عليه السلام) است. پيشوايان دين هم خود به پاسداري از حماسه حسيني مي پرداختند و هم ديگران به پاسداري از نهضت حسيني فرا مي خواند؛ از اين رو ائمه( عليه السلام) عزاداري مي كردند.[12]و ديگران را به عزاداري سفارش مي نمودند.[13]

برگزاري مراسم عزاداري در تمام مناسبت ها، به ويژه ايام محرّم و صفر، موجب شد كه قيام امام جاودانه بماند. امام سجاد( عليه السلام) چهل سال براي امام حسين( عليه السلام) گريه مي كرد.[14]

4ـ پاسداري از دين و ارزش ها:
يكي از علل جاويدانگي عزت حسيني، پاسداري از دين و ارزش هاي آن است. امام حسين (عليه السلام) در شرايطي قيام نمود كه يزيد به دين زدايي و شعار:«لعبت هاشم بالملك فلا خبرٌ جاء ولا وحيٌ نزل : بني هاشم با حکومت بازي کردند و هيچ خبري از آسمان نيامد و هيچ وحيي نازل نشد. »سرداد.[15] دين ستيزي رهبران ستمگر موجب شد كه مردم از معارف دين فاصله گرفته و باورهاي ديني مردم تضعيف گردد. از اين رو امام حسين( عليه السلام) يكي از اهداف قيام خويش را حفظ دين خواند.[16] و همگان را به قيام عليه رهبران دين ستيز و قانون شكن دعوت كرد.[17]

بي ترديد قيام امام حسين (عليه السلام) نقش اساسي در حفظ دين داشت. از اين رو می توان گفت: بين اظهار محبت پيامبر( صلي الله عليه و آله و سلم) به امام حسين (عليه السلام) و حفظ دين از سوي امام حسين (عليه السلام) رابطه وجود دارد: «حسين مني و أنا من حسين».[18] همچنين پيامبر( صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: « إنّ لقتل الحسين حرارهٌ في قلوب المؤمنين لا يبرد أبداً .[19]
-------------------------------------
پي نوشتها:
[1] موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 360.
[2] تاريخ طبري، ج 4، ص 304.
[3] مقرم، مقتل الحسين، ص 357؛ اعيان الشيعه، ج1، ص 593.
[4] ارشاد مفيد،‌ ص 235؛ موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 421.
[5] نفس المهموم، ص 131؛ مقتل خوارزمي،‌ج 2، ص 7.
[6] كشف الغمه، ج2، ص 32؛ مقرّم، مقتل الحسين، ص 345.
[7] مقتل خوارزمي، همان، ص 32؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 51.
[8] جواد محدثي،‌فرهنگ عاشورا، ص 279.
[9] تحف العقول، ص 239؛ مناقب شهر آشوب، ص 89.
[10] حياه الامام الحسين، ج2، ص 262.
[11] مقرّم مقتل الحسين، ص 283؛ ينابيع الموده، ص 18.
[12] لهوف، ص 209؛ نفس المهموم (ترجمه كمره اي) ، ص 602.
[13] بحارالأنوار، ج 44،‌ص 293، لهوف، ص 9؛ وسايل الشيعه، ج 10، ص 392.
[14] لهوف، ص 209.
[15] مقرم،‌ مقتل الحسين، ص 357؛ مقاتل الطالبيين، ص 80.
[16] تاريخ طبري، همان، ص 266.
[17] موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 360.
[18] احقاق الحق، ج 11، ص 265؛ بحارالأنوار،‌ج 43، ص 261.
[19] جامع الاحاديث الشيعه، ج12، ص 556.

منبع : انجمن گفتگوی دینی

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده