داستان زيباي من اینجا مسافرم

یک نت ـ جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.
داستان زيباي من اینجا مسافرم

جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.

جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟…

زاهد گفت: مال تو کجاست؟

جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم.

زاهد گفت: من هم...

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

اره دقیقا راستی اگه تونستین کتاب لطفا گوسفند نباشید رو مطالعه کنید واقعا درس زندگی رو به آدم می آموزه