آنچه دیگران می خوانند:
سلام من دختری هستم که در محیط کار با آقایی آشنا شدم و به علت کار مشترک ساعت کاری زیادی از روز را در تعامل با این آقا سپری می شد بعد از مدت کوتاهی ایشون از من خاستگاری کردند بارها و بارها این موضوع را مطرح کردند که من با بهانه های مختلف به ایشون جواب رد می دادم البته از حق نگذیرم که بمن کمک زیادی می کردند و من نیز روی خوشی به ایشون نشون دادم اما هربار ایشون به من می گفتند که به همکارای مرد دیگه علاقه داری و بسیار شکاک بودند و شدیدا عصبی می شدند من هر بار در دعوا کوتاه میومدم و توضیح میدادم که اشتباه می کنید بعد از مدتی من از محیط کار بیرون امدم
ولی هنوز هم در مورد موضوعات کاری ایشون به من زنگ میزنن و یا پیام می دهند من دیگه خسته شدم والبته از ایشون می ترسم نمیدونم چه جوری بهشون بگم نه میترسم عصبی بشه و بلایی سرم بیاره یا مثلا روی صورتم اسید بپاشه از طرفی محیط کار جدید من و محل زندگیمو میدونه نمیدونم چه کنم البته فردی به من گفت ایشون آدم احساساتی هستند و ممکنه خطرناک بشن هیچ وقت عصبیش نکن!
دیدگاهها