یک نت ـ سلام اگر لطف کرده چند دقیقه ای به حرفهایم گوش دهید تا زندهام مدیون شما خواهم بود. خواهش می کنم به این پرسش من جواب دهید من پسری هستم که مانند شما دچار احساس وابستگی به دوست خود که پسر است شده ام، اوراخیلی دوست دارم
رابطه
یک نت ـ پسر ۲۴ ساله هستم. متاسفانه در گذشته رابطه جنسی داشتم اما همیشه ترس از این را داشتم که مبادا وقتی ازدواج میکنم زن من هم ارتباط داشته باشد، اما من چندبار داشتهام چون خیلی گرم مزاج بودهام و اکثرا برای اینکه با دختری ارتباط نداشته باشم خودارضایی میکردم.
یک نت ـ من ۲۸ سالمه مشكل خودم یک طرف فشار و عذاب اطرافیان بخصوص پدر و مادر خودم طرف دیگر تحمل این وضع آنقدر برایم مشكل شده كه از خدا میخواهم زودتر بمیرم.
یک نت ـ خانمی ۴۲ ساله هستم و دانشجوی تحصیلات عالی. در سن ۲۹ سالگی تنها معیارم برای ازدواج مومن بودن بود. از جهت ظاهری، موقعیت خانوادگی، شغلی و...
یک نت ـ دختری میخواد با همکارش ازدواج کنه اما مادرش مخالفت میکنه. در حال حاضر میگند تو خواهر بزرگتر داری اول اون بعد تو. اما در واقع علت مخالفت مادرشون بخاطر تفاوات فرهنگی و تحصیلی است.
یک نت ـ من و همسرم عاشقانه با هم عقد کردیم و الان حدود یکسال و دوماهه که در دوران نامزدی(عقد) بسر میبریم، چند وقتی هست که همسرم میگه دیگه دوستم نداره و الان حدود ۳ ماهه که میگه باید از هم جدا شیم، من خیلی دوستش دارم،
یک نت ـ دختر ۲۱ ساله ای هستم که چند ماه پیش واقعا احساس نیاز به ازدواج کردم بعد از اون سعی کردم خودم رو مشغول کنم. به لطف خدا رو به سمت اهل بیت اوردم. با دوستانی که فیلم ها، رمانها و عکسای ناجور بهم میدادن ارتباط رو کم کردم
یک نت ـ بعد از یک هفته مسافرت به خانه برگشتیم. از من پرسید بهت خوش گذشت؟ منم در کمال صداقت گفتم نه. خیلی معمولی رو به بد گذشت. اخه دو جور معمولی داریم، یه معمولی که نه خوش میگذره نه بد یعنی خنثا میگذره، یه معمولی داریم که یه درصد درونش خوشی پیدا میشه، یه معمولی داریم که بد هم قر و قاطیش داریم.
یک نت ـ ر مورد اينكه زنان دوست دارند با مردان قوي ازدواج كنند، منظور از قوي آيا قدرت جسماني است يا ثروت و شغل؟
یک نت ـ حدود ۱ سالی می شه که رازی رو تو دلم نگه داشتم و به خاطر ترسم از رفتن آبروم جلو خانواده و دوستام به کسی نگفتم همین مساله باعث شد بیشتر عذاب بکشم ... من ۲۴ سالمه فوق لیسانس اقتصادم و دختری کم و بیش مغرور (این طور که بقیه می گن).خیلیا اومدن تو زندگیم ولی گذاشتمشون کنار ...
یک نت ـ یک ماه پیش خواستگاری داشتم که پسندیدم، ایشان مومن، با نماز، چشم پاک و با خدا و مثل خودم عاشق راهیان نور و شهدا... بوند. از نظر مالی هم الحمدلله توانایی چرخاندن یک زندگی دو نفره را داشتند.
یک نت ـ دختری هستم ۱۷ ساله تاکنون با هیچ پسری دوست نبودم، چون میدانم سرانجامی ندارد ولی متاسفانه یکی از اقوام که باهم خوبیم و هم سن من است تجربه زیادی داشته است
یک نت ـ یک ماه پیش خواستگاری داشتم که پسندیدم، ایشان مومن، با نماز، چشم پاک و با خدا و مثل خودم عاشق راهیان نور و شهدا... بوند. از نظر مالی هم الحمدلله توانایی چرخاندن یک زندگی دو نفره را داشتند.
یک نت ـ ظاهرا منظور از ازدواج سفید این است که زن و مردی بدون هیچ گونه عقد یا ثبت رسمی زندگی مشترکی در کنار هم داشته باشند که معلوم نیست به چه دلیل عده ای به آن ازدواج سفید می گویند. در حالی که نه ازدواج است و نه وضعیت خوشایندی دارد که آن را سفید بنامیم!
یک نت ـ دختری ۱۹ساله هستم و به یکی از اقوام علاقه و تصمیم به ازدواج داریم، اما متاسفانه مادرم با این ازدواج موافق نیست مادرم هم از نظر اخلاقی ایشان را قبول دارند اما با خانوادشان به خصوص با اخلاق مادرشان مشکل دارند نمیدانم چیکار کنم؟
یک نت ـ ما خانواده ی ضعیفی هستیم و پدرم نمیتواند نیازهای ما را فراهم کند من دوست دارم مثل دوستانم باشم ولی بدلیل مشکلات مالی و...، دوستانم زیاد تحویلم نمیگیرند مشکل چیست؟
یک نت ـ شما یک روانشناس هستید چون هربار به مطالبتان توجه میکنم میبینم توصیه میکنید مردم گذشته را برای همسرشان فاش نکنند. این یعنی به همسرت دروغ بگویی. چرا اشتباهی که یک آقا یا یک خانم مرتکب شده، طرف دیگر نیز باید در آتش این اشتباه بسوزد؟ یکی رابطه نامشروع داشته یا عاشق یا وابسته شده یا اینکه قرار حضوری داشته آیا خواستگار یا دختری که ازش خواستگاری میشود باید در این اتش بسوزد؟
یک نت ـ پسری ۱۷ ساله بوده وعاشق پسری شدهام. طوری که وقتی میبینم از شوق دیدارش میخواهم بمیرم. تمام پاسخهای قبلی شما را نکته به نکته؛ خط به خط خواندم ولی تاثیری نداشت! چرا شما عشق را ملاک قرار نمیدهید و فقط در مورد هوا وهوس اختلالات روانی و ... صحبت میکنید؟ علاقه چیزی نیست که بخواهید فراموشش کنید.
یک نت ـ دختری ۲۲ ساله هستم و رشته معماری خوانده ام. از خود تعریف نباشه نجیب وخاص هستم و سعی کرده ام شرایط نامناسب اخلاقی جامعه، تاثیری در من نگذارد؛ طوری که تنها دختر چادری کلاس بودم و اصرار همکلاسی ها و برخی از اساتید واطرافیان برای منع این کار (چادر)، در من بی تاثیر بوده است.
یک نت ـ من ۲۶ سالمه. خواستگاری دارم که ۳۰سالشه تا حدی با دین آشناست. یعنی میگه نماز حتما میخونم اماا گاهی اول وقت گاهی آخر وقت و گاهی هم وسط وقت. اهل نماز مستحب و روزه مستحب و مسجد و هیئت و نماز جمعه و اینا هم تا حد زیادی نست.
در زمینه رعایت حلال و حرام هم میگه تا اونجایی که بتونم رعایت میکنم. وضع مالیش هم تقریبا خوبه.