یک نت ـ مدتی است که دچار یک علاقهمندی نسبت به یک خانم که شرایطش تقریبا با من یکی است پیدا کردهام، حداقل ظاهرش اینگونه نشان میدهد.
ترس از ازدواج
یک نت ـ ندگی مشترک من ۵ ساله شروع شده است. در طی این مدت، روزهای تلخ وشیرین زیادی رو پشت سر گذاشتیم. مشکلی که در زندگی ما وجود دارد این است که نمیتوانیم با هم صحبت کنیم.
یک نت ـ من ۲۹ سال سن دارم وفوق لیسانس هستم. خواستگار دیپلم دارم. آیا این ازدواج به مصلحت است؟
یک نت ـ من ۲۲ سال سن دارم و حدود ۴ سال از نامزدی و ازدواجم میگذرد. در دوران مجردی خیلی محدود بودم و پدرم خیلی اذیتم میکرد؛ هیچ وقت اجازه بودن با دوستان را نداشتم همیشه مثل یک زندانی در خانه حبس میکرد. از نظر مالی اوضاع زیاد خوبی نداشتیم با هیچ پسری رابطه نداشتم
یک نت ـ دختری هستم ۲۱ ساله با تحصیلات، با ایمان و خوش قیافه و خانواده دار. من تا حالا با پسری حرف نزدم وخواستگارهایی با شرایط تقریبا خوب دارم؛ اما یکی از خواستگارها که تقریبا یک سال است میآید، میگوید من خیلی عاشق تو هستم. اما شرایطم خوب نبود برای خواستگاری اقدام کنم.
یک نت ـ با آقایی که از همسرش جدا شده، حدود ۱.۵ ساله آشنا شدم. از نظر اخلاقی آدم خوبی است. مودب، چشم پاک، وفادا، پر تلاش، امیدوا، و مهربان. فقط میگوید
یک نت ـ من خودم به حجاب اعتقاد دارم و همیشه هم رعایت میکنم. اوایل ازدواج هم هیچ مشکلی در این مورد با شوهرم نداشتم ولی جدیدا شوهرم از من میخواهد که حجاب سر را نداشته باشم. در مورد این مسئله هم خیلی با هم صحبت کردیم
یک نت ـ مدتی است که دچار یک علاقهمندی نسبت به یک خانم که شرایطش تقریبا با من یکی است پیدا کردهام، حداقل ظاهرش اینگونه نشان میدهد. جریان را با خانوادهام در میان گذاشتم و با رضایتشان رفتم و به ایشان که کاملا مذهبی و با شخصیت هم بودن پیشنهاد کردم
یک نت ـ چند ماه است که خواهر بزرگترم ازدواج کرده است. فرزند آخر خانواده هستم و ۳۰ ساله. دوست دارم زودتر ازدواج کنم ولی قسمت نمیشود میترسم پیر شوم و مورد تمسخر و ترحم اطرافیان قرار بگیرم.
یک نت ـ مدتی است که احساس میکنم زندگی تکراری شده و اصلا هیچ هدفی ندارم خیلی کلافهام، نمیدانم علتش چیست همیشه ذکر صلوات را میگویم و سعی میکنم با کار خودم را مشغول کنم. احساس میکنم که به همدم و همراز احتیاج دارم ولی کاری از دستم بر نمیآید.
یک نت ـ از اوایل عقد متوجه علاقه شدید شوهرم به زن پسرعمویش شدم. ۳ سال تحمل کردم هربار که آنجا میرفتیم از حالتها، نگاهها، لحن حرف زدن، بیقراریاش (که کی از آشپزخانه بیرون میآید) زجرکش میشدم. اما باز دفعه بعد همراهش میرفتم و هر دفعه بیشرمانه تر از دفعه قبل...
یک نت ـ از اینکه دختر هستم متنفرم و با خود می گویم چرا من باید دختر باشم که این همه عذاب بکشم و محدودیت داشته باشم همیشه از اینکه دختر هستم احساس بدی دارم و نا امید هستم دیگران می گویند تو مشکل شخصیتی و هویتی داری ولی من ذاتا از اینکه دختر هستم راضی هستم ولی مشکلاتی مانند منتظر خواستگار بودن و...
یک نت ـ دانشجوی رشته پزشکی هستم و ترم قبل شاگرد دوم بودم این ترم زمان امتحانات وقتی گفتم خدایا کمکم کن و شروع کردم به درس خواندن، وقتی قرآن را باز کردم آیهای که حضرت موسی(ع) میگوید
یک نت ـ ۲۱ سال سن دارم به خاطر چهرهی زشتم از جامعه گریزانم. چون هر جا میروم مسخرهام میکنند. به خاطر چهرهی زشتم از زندگی خیری ندیدم ولی همیشه خدا را شکر میکنم که بدن سالمی دارم. سوالی در ذهنم است که عدالت خدا در رابطه با چهره کجاست؟ چرا یکی مثل من باید زشت آفریده شود و یکی دیگه خوشگل!؟ این چه عدالتی است؟ چرا من نباید خوشگل باشم و دیگری زشت؟
یک نت ـ من ۲۸ سالمه و مجرد. یك سال پیش به پسری ۳۳ ساله علاقه مند شدم كه همكار هم هستیم اوم هم میدانست اما در مقابل احساس من بی تفاوت بود؛ تا اینكه چند روز پیش حرف زدم و در جوابم فقط گفت شرایط ازدواج رو ندارد.
یک نت ـ خانمی ۳۵ سالهام وتجربه ازدواج ناموفق در حد عقد را دارم. متاسفانه امیال شهوانی دست از سرم بر نمیدارد امکان ازدواج مجدد هم برایم پیش نیامده وبا وضعیت کنونی جامعه بعید میدانم پیش بیاد.
یک نت ـ پدر من انسانی مذهبی وبسیارمحترم هستند و۳۰ سال معلمی کردند، ازسه سال پیش شدیدا به فکر خواندن نمازهای قضا وگرفتن روزه افتادند طوری که تقریبا ۱۰ روز از ماه را روزه میگرفتند
یک نت ـ خدمت شما عرض کنم زیربنا و فعال کننده تمامی وسواس ها اضطراب و نگرانی است البته هر موضوعی که مورد حساسیت و دقت بیش از اندازه در طول دوران زندگی قرار بگیرد و یا از طرف اطرافیان و مراقبان تأکید بیش از اندازه قرار بگیرد باعث می شود قضاوت و ارزیابی غیر منطقی روی آن صورت بگیرد و فرد همیشه به قول خود افراد برای اینکه خیالشان راحت شود
یک نت ـ سلام اگر لطف کرده چند دقیقه ای به حرفهایم گوش دهید تا زندهام مدیون شما خواهم بود. خواهش می کنم به این پرسش من جواب دهید من پسری هستم که مانند شما دچار احساس وابستگی به دوست خود که پسر است شده ام، اوراخیلی دوست دارم
یک نت ـ پسر ۲۴ ساله هستم. متاسفانه در گذشته رابطه جنسی داشتم اما همیشه ترس از این را داشتم که مبادا وقتی ازدواج میکنم زن من هم ارتباط داشته باشد، اما من چندبار داشتهام چون خیلی گرم مزاج بودهام و اکثرا برای اینکه با دختری ارتباط نداشته باشم خودارضایی میکردم.