مجله اینترنتی یک نت

ماجراي نیلوفر 18 ساله

تاریخ انتشار: 18 ژوئیه 2013 شماره مطلب: 782 تعداد بازدید: 29847 نظرات: 65
یک نت ـ در طول آشنایی صادقانه گفت تقریبن حدود دوسال پیش دوست دخترهای زیادی داشتم و متاسفانه باهاشون روابط نامشروع داشتم!!!!!ولی الان توبه کردم....
نیلوفر 18 ساله

سلام.یکسال پیش با پسری آشنا شدم که بعد از مدتی به من پیشنهاد ازدواج داد...!!!

بهش گفتم باید بیشتر باهات آشنا بشم...

در طول آشنایی صادقانه گفت تقریبن حدود دوسال پیش دوست دخترهای زیادی داشتم و متاسفانه باهاشون روابط نامشروع داشتم!!!!!ولی الان توبه کردم....

با شنیدن حرفاش با اینکه در تصمیمم دچار تردید شدم ولی از طرفی خوشحال شدم که خودش صادقانه همچی رو گفته!!!!

بهش گفتم گذشته تو به خودت مربوط میشه و حال و آینده ات برام مهمه!!!و چون توبه کردی منم از گذشته ات میگذرم!!!

این ماجرا گذشت و رابطه ما طولانی شد.چندین بار از پشت تلفن از من خواست س ک س تلفنی داشته باشیم!!!!دختر مذهبی بودم برای همین دفعات اول قبول نکردم..ولی چون دوستش داشتم.شیطان وسوسه ام کرد و قبول کردم!!!!

عذاب وجدان اینکار همیشه برام بود و فکر میکردم این پسر قصد ازدواج نداره و داره از من سواستفاده میکنه(لازم به ذکره که ما همشهری نبودیم و فقط از طریق تلفن در ارتباط بودیم!!!)

تا اینکه یه روز خیلی مفصل باهاش حرف زدم!!! و تمام شک ها و سوظن هایی که بهش داشتم صادقانه بهش گفتم!!!

بهش گفتم:من فکر میکنم پسر هوس باز و تنوع طلبی هستی و میخوای از من سواستفاده کنی!!!!!

تو واقعا توبه نکردی اگه توبه کرده بودی...هیچ وقت حاضر نمیشدی با من س ک س تلفنی داشته باشیم!!!

در جواب حرفم گفت: اگه قصدم سو استفاده بود هیچ وقت حاضر نمیشدم به دختری که از لحاظ مسافت خیلی ازم دوره پیشنهاد ازدواج بدم...من که در گذشته هزار جور عشق و حال کردم...چرا بخوام با یه دختر از شهر دیگه دوست بشم...اونم صرفا بخاطر س ک س تلفنی که لذتش هزار برابر کمتره!!!!! و دلیل اینکه بعد از توبه کردنم حاضر شدم با تو اینکار کنم چون با اون دخترا قصد ازدواج نداشتم ولی با تو قصد ازدواج دارم و به عنوان خانومم نگاه میکنم!!!

بعدش خیلی از لحاظ رفتاری..خانوادگی...اعتقادی...و علمی ازم تعریف کرد و گفت دلایلم برا ازدواج با تو اینهاست ... و اگه بخاطر گذشته ی کثیفم نخوای با من ازدواج کنی بهت حق میدم...چون تو پاکی و حق داری با پسرهای پاک زندگی کنی!!!!!و من هیچ وقت دوست ندارم گذشته ام رو از شریک زندگیم پنهان کنم...پس بنابراین هیچ وقت دختر پاک نصیبم نمیشه!!!!

با حرفاش بهش پیشنهاد دادم اگه واقعن منو میخواد باید چندتا شرط رو قبول کنه!!!

1) از این به بعد در حرفامون حیا و عفت حفظ بشه...

2) نشون بده واقعن توبه کرده...و اعتمادم رو جلب کنه!!

3) بعدن خانوادم دربارش تحقیق میکنن که آیا در طول دوستی با من با دختر دیگه ای هم ارتباط داشته یا نه؟؟؟

خلاصه شرطها رو قبول کرد....

ولی من هنوزم به تصمیمم شک دارم...!!!!

تردید خیلی عذابم میده!!!

خانوده ها هنوز خبر ندارن!!!!

جز خواهر پسره که باهم دوستیم!!!!

درضمن از خصوصیات پسره بگم ک 19سالشه..دانشجو!!

به من قول داده بود چندسال دیگه ک به سن ازدواج رسید و سرکار رفت درباره من با خانوادش صحبت کنه....!!از مرداد ماه داره درکنار تحصیل و دانشگاه تو شرکت داییش هم کار میکنه!!!

یه بار که بهش معترض شدم چرا از وقتیکه سرکار رفته به من کم توجهی میکنه دلیلش رو اینجوری گفت: هیچ پسری تو سن من کار نمیکنه....من از صبح تا شب کار میکنم...با دوستام تفریح نمیرم تا بتونم دست پر به خاستگاریت بیام و بابات نگه تو یه پسر علاف بیکار هستی و جواب منفی نده!!!!

(ما سعی میکنیم هر ازگاهی دور از رابطه عاشقانه درباره خودمون منطقی حرف بزنیم...!!!)

حتی بعد از مدتی که سرکار بود ...آمادگی خودش رو برای ازدواج اعلام کرد تا به خواستگاریم بیاد ولی من گفتم فعلن آمادگی ازدواج رو ندارم و قبول نکردم...

حتی ازش پرسیدم چرا تو این سن کم میخوای ازدواج کنی؟؟؟

الان شاید تو این سن تحت تاثیر هوی و هوس تصمیم میگیری...و این برای شروع زندگی عاقلانه نیست!!!!

حرفم رو تکذیب کرد و دلیلش رو برای ازدواج اینجوری گفت که دوست دارم در کنار یک نفر باشم که آرامش داشته باشم و خوش باشم!!!

در کنار همه این حرفا با خواهرش دوستم...و در غیاب پسره ...ماجرا رو برای خواهرش گفتم...!!!!و خواهرش درجریانه!!!

الان با توجه به تمام خصوصیات خوب و بدی که از عشقم براتون گفتم من در تصمیمم تردید دارم...حرفاش منطقیه ولی نمیدونم حرفاش رو باور کنم یا نه؟؟؟!!

لطفا راهنماییم کنید!!

 

منبع : moshaver41.ir

موضوع: 
روانشناسی›مشاوره ازدواج
امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

  • اسیر سرنوشت
  • 27. نوامبر 2016 - 23:00
    • سلام ببین خانم عزیز بنظر من باید پیشنهادش رو رد کنی اگه اون تورو میخواستم واسه خودت هیچ وقت طرف هوای شیطانی نمیرفت که باهات سکس تلفنی کنه هرچه که هست هوس هست اگه میتونی ردش کن
  • Amirmamad
  • 4. دسامبر 2016 - 15:56
    • 100% اون شمارو به دلیل هوس میخواد... اگه به نظرم گوش میدید،باهاش ازدواج نکن .باخود میگم وقتی پشیمون شدی اونوقت بیفت به یاد حرفم
  • ناشناس
  • 15. دسامبر 2016 - 14:57
    • به نظر من اگر جای تو بودم هیچ وقت قبول نمی کردم همون جوری که بقیه رو به هر دلیلی ول کرده توهم ول می کنه به نظر من تو باید با کسی ازدواج کنی که حد و مرزشو بدونه نه هنوز که به هم محرم نشدین ازاین حرفا بزنه
  • MAHDI
  • 2. ژانویه 2017 - 15:34
    • من خودم پسرم و 15 سالمه.من که خانوادم مذهبین خودم فکر خوبی تو سرم نی دیگه چ برسه ب اون به حرفاش اعتماد نکن(حرفاما از چشم برادری ببیم)
  • mahdi
  • 2. ژانویه 2017 - 15:51
    • سلام
  • صدف
  • 22. ژانویه 2017 - 14:45
    • سلام.باش نظرم امتحانش کن درسته راهتون از هم دوره ولی میتونی بایه شماره دیگ امتحانش کنی ببینی پا میده یانه اگ قبول نکرد پس بدون دوست داره.اگ روزی باش ازدواج کردی هیچ وقت بش سر کوفت نزن و گذشتشو یادش نیار.
  • S.P
  • 25. فوریه 2017 - 12:56
    • ببین نیلوفرِ عزیزم... میدونم که خیلی بهش علاقه داری و اگه جاش توی زندگیت خالی بشه برات یه ضربه روحی تلقی میشه.اما باید بدونی که: اون سنش طوریه که تو اوج شهوت جنسیه. از دوست داشتن و دوست داشته شدن هنوز برداشت عمیق و درستی نداره. باتوجه به گذشتش سخت میشه بهش اعتماد کرد چون لذت رابطه ی جنسی به اون شکل باهاش اجین شده و کنار گزاشتنش بعید بنظر میرسه. اگر واقعا تورو برای زندگی میخواست از مسائل جنسی باهات حرف نمیزد با توجه به غیرتی که تو وجود مردا هست. همین گزینه ها برای عدم صلاحیتش کافیه. حالا بخاطر خودت و پاکی ای که تا به الان دستخورده نشده بزارش کنار اون پسرووو تو لیاقت داشتن یه زندگی اروم و خالی از تنش رو داری. رهاش کن عزیزِ دل من.....رهاش کن
  • nashenas
  • 8. مارس 2017 - 4:55
    • slm toro khoda to eshtbahe mno nkon badan y ruhe kasif barat mimone k hichvaqt nmituni sareto ro b asemon boland koni gonahkar budanet rahatt nmizare aramesheto azat migire pak bash pak bmon b pak bodanet eftkhar kon
  • عشق من خداست
  • 8. می 2017 - 2:12
    • منم خودم این موضوع دقیقا پیش اومده برام پسره 6ماه التماس میکرد که بپزیرمش اما زیر بار نرفتم....دقیقا همین حرفای مشابه اون پسره رو زد نیلوفر جونم.....الانم دکش کردم کلا.... به نظر من اصلا طرف این پسرا نرو.... میگن عشق مجازی اسمش روشه ...چییییییی....مجازی....پس بسپر به همون مجازیا....این چیزها اینده ی خوبی رو در پیش نداره.... اینچزها فقط باعث میشه از خدا دور بشی و به شیطون رو بیاری....که خدا بیشتر لعنتش کنه... به نظر من باهاش کات کن...خططو عوض کن با خودت منطقی فک کن..(.ایا تو دلت نمیخواد اولین کسی که شوهرت باهاش به عنوان جنس مونث حرف میزنه تو باشی؟؟؟تو اولین نفر دختر تو زندگیش باشی؟؟)مسلمه که دلت میخواد.... پس اگه خودت پاکی برو عاشق کسی شو که پاک باشه....که سراسر باهات تفاهم داشته باشه...
  • عشق من خداست
  • 8. می 2017 - 2:13
    • منم خودم این موضوع دقیقا پیش اومده برام پسره 6ماه التماس میکرد که بپزیرمش اما زیر بار نرفتم....دقیقا همین حرفای مشابه اون پسره رو زد نیلوفر جونم.....الانم دکش کردم کلا.... به نظر من اصلا طرف این پسرا نرو.... میگن عشق مجازی اسمش روشه ...چییییییی....مجازی....پس بسپر به همون مجازیا....این چیزها اینده ی خوبی رو در پیش نداره.... اینچزها فقط باعث میشه از خدا دور بشی و به شیطون رو بیاری....که خدا بیشتر لعنتش کنه... به نظر من باهاش کات کن...خططو عوض کن با خودت منطقی فک کن..(.ایا تو دلت نمیخواد اولین کسی که شوهرت باهاش به عنوان جنس مونث حرف میزنه تو باشی؟؟؟تو اولین نفر دختر تو زندگیش باشی؟؟)مسلمه که دلت میخواد.... پس اگه خودت پاکی برو عاشق کسی شو که پاک باشه....که سراسر باهات تفاهم داشته باشه...
  • عشق من خداست
  • 8. می 2017 - 2:13
    • منم خودم این موضوع دقیقا پیش اومده برام پسره 6ماه التماس میکرد که بپزیرمش اما زیر بار نرفتم....دقیقا همین حرفای مشابه اون پسره رو زد نیلوفر جونم.....الانم دکش کردم کلا.... به نظر من اصلا طرف این پسرا نرو.... میگن عشق مجازی اسمش روشه ...چییییییی....مجازی....پس بسپر به همون مجازیا....این چیزها اینده ی خوبی رو در پیش نداره.... اینچزها فقط باعث میشه از خدا دور بشی و به شیطون رو بیاری....که خدا بیشتر لعنتش کنه... به نظر من باهاش کات کن...خططو عوض کن با خودت منطقی فک کن..(.ایا تو دلت نمیخواد اولین کسی که شوهرت باهاش به عنوان جنس مونث حرف میزنه تو باشی؟؟؟تو اولین نفر دختر تو زندگیش باشی؟؟)مسلمه که دلت میخواد.... پس اگه خودت پاکی برو عاشق کسی شو که پاک باشه....که سراسر باهات تفاهم داشته باشه...
  • عشق من خداست
  • 8. می 2017 - 2:14
    • منم خودم این موضوع دقیقا پیش اومده برام پسره 6ماه التماس میکرد که بپزیرمش اما زیر بار نرفتم....دقیقا همین حرفای مشابه اون پسره رو زد نیلوفر جونم.....الانم دکش کردم کلا.... به نظر من اصلا طرف این پسرا نرو.... میگن عشق مجازی اسمش روشه ...چییییییی....مجازی....پس بسپر به همون مجازیا....این چیزها اینده ی خوبی رو در پیش نداره.... اینچزها فقط باعث میشه از خدا دور بشی و به شیطون رو بیاری....که خدا بیشتر لعنتش کنه... به نظر من باهاش کات کن...خططو عوض کن با خودت منطقی فک کن..(.ایا تو دلت نمیخواد اولین کسی که شوهرت باهاش به عنوان جنس مونث حرف میزنه تو باشی؟؟؟تو اولین نفر دختر تو زندگیش باشی؟؟)مسلمه که دلت میخواد.... پس اگه خودت پاکی برو عاشق کسی شو که پاک باشه....که سراسر باهات تفاهم داشته باشه...
  • zahra.hasan.a.e
  • 9. می 2017 - 3:19
    • از اون پسر واسه تو شوهربشو نیست برو دنبال زندگیت
  • pourya
  • 1. ژوئن 2017 - 14:12
    • ببین خانم محترم حالا شما جای خواهر بزرگتر من؛منیه پسر 14ساله ام که تا حالا حدود10تا دوس دختر داشتم الانم دارم ببین این یارو میخاد بازیت بده به نظرم ولش کن...محلش نزار
  • (ز)
  • 29. ژوئن 2017 - 19:17
    • سلام عزیزم من يه دختر چهارده ساله هستم ولی به اندازه ی يه زن چهل ساله تجربه دارم همین بلا هم سر من اومد نیاز به محبت داشتم با يه پسر دوست شدم اول کار اعتراف کرد با دختراي زیادی بوده و اعتماد منو جلب کرد هيچوقت درباره ی س ک س باهام بحث نکرد انقدر منو وارد دنیای عاشقونه کرد که من عاشقش شدم جونمو براش میدادم من روستایی هستم انقدر دوسش داشتم که تو روستا باهم قرار میزاشتیم ولی عمر دوستیمون به يه سال هم نکشید عکسامو پخش کرد چند ماه بعد این اتفاق با يه پسر نظامی 28ساله ازدواج کردم خداروشکر زندگیم انقدر خوبه که هر روز اشک تو چشمام جمع ميشه قصه زندگی خودمو بهت گفتم که بدوني 1 پسرا باید حد اقل بیست و سه برای ازدواج داشته باشن 2اگه پسری اهل ازدواج و زندگی باشه هيچوقت دنبال دوست دختر نمی گرده 3ازدواج امری مقدس و سنت پیامبره پیامبر هيچوقت توصیه نکردن با پسرای خيابوني ازدواج کنید 4 عشق بعد ازدواج به همه عشق ها می ارزه و با دوامه 5ازدواج سنت داره نیاز به يه عقل کل و بزرگتر داره که بتونن تصمیم درست بگيرن نه تلفنی و... و يه چيز ديگه همون پسر به دختر عمش که ميشه دوستم گفته بود اگه زن زندگی بود با کسی دوست نمی شد اگه صد سال هم میگذشت من با فلانی ازدواج نمی کردم به پدر مادرش که انقدر براش زحمت کشیدن خیانت کرد از کجا معلوم فردا تو زندگی به من خیانت نکنه حالا خواهر گلم تصمیم با خودته یا علی مدد