رفتن به محتوای اصلی

مقام امامت بالاتر است یا مقام نبوت؟

تاریخ انتشار:
یک نت ـ رسول كسي است كه موظف است در حوزة مأموريت خود به تلاش و كوشش برخيزد. از هر وسيله اي براي دعوت مردم به سوي خدا و ابلاغ فرمان او استفاده كند. براي انقلاب فرهنگي و فكري و عقيدتي تلاش نمايد.
مقام امامت بالاتر است یا مقام نبوت؟

یک نت ـ آيا امامت از نبوت بالاتر است؟ امامان ما از پيامبر(ص) بالاترند؟

پاسخ:

به طوري كه از اشارات موجود در آيات و روايات به دست مي‌آيد، كساني كه از طرف خدا مأموريت داشتند، داراي مقاماتي بودند:

1- مقام نبوّت؛

يعني دريافت وحي از خداوند. نبي كسي است كه وحي بر او نازل مي‌شود و چنانچه كسي از او بخواهد وحي را در اختيار او بگذارد، اين كار را مي‌كند.

2- مقام رسالت؛

يعني مقام ابلاغ وحي و تبليغ و نشر احكام خداوند و تربيت نفوس از طريق تعليم و آگاهي بخشيدن.

رسول كسي است كه موظف است در حوزة مأموريت خود به تلاش و كوشش برخيزد. از هر وسيله اي براي دعوت مردم به سوي خدا و ابلاغ فرمان او استفاده كند. براي انقلاب فرهنگي و فكري و عقيدتي تلاش نمايد.

3 - مقام امامت؛

يعني رهبري و پيشوايي خلق. امام كسي است كه با تشكيل حكومت الهي و به دست آوردن قدرت‌هاي لازم سعي مي‌كند، احكام خدا را به مردم تعليم داده و آن ها را اجرا و پياده نمايد. اگر نتواند رسمأً تشكيل حكومت دهد، تا آن جا كه در توان دارد، در اجراي احكام مي‌كوشد. وظيفة امام اجراي دستور الهي است، در حالي كه وظيفة رسول ابلاغ اين دستورها مي‌باشد.

عده بسياري از مفسران و دانشمندان اسلامي(مانند علامه طباطبايي، شيخ طوسي، طبرسي) به خصوص عالمان شيعه بر اساس آيه 124 سوره بقره و داستان حضرت ابراهيم: إِنِّي جاعِلُك لِلنَّاسِ إِماماً، به برتر بودن مقام امامت از مقام نبوت حكم كرده‏اند. زيرا از نظر اين ها به لحاظ تاريخي، مقام امامت آن وقت به حضرت ابراهيم اعطا گرديد كه ايشان در آن زمان مقام نبوت را داشتند.

اين مطلب به ويژه با توجه به لحن آيه كه امامت را مبتني بر امتحانات و آزمايش سخت در دوران نبوت حضرت ابراهيم مبتني كرده است، به خوبي فهميده مي‏شود.

آيه در مقام اعطاي نشان و درجه عالي‏تري است كه با درجات پيشين تفاوت ماهوي و حقيقي را داراست. اگر جز اين باشد، لغويت در حكم تازه لازم مي‏آيد. بنابراين مقام امامت مقامي است كه در رتبه بالاتري از مقام نبوت قرار گرفته است.

بسياري ازپيامبران مانند پيامبر اسلام(ص )هر سه مقام را دارا بودند.

در نظر برخي، از جمله علامه طباطبايي، نبي تنها داراي هدايت تشريعي و به اصطلاح ارائه كننده راه هدايت است. اما امام افزون بر آن، داراي هدايت تكويني هم هست. يعني امام از نظر تأثير باطني و نفوذ روحاني كه اثر وجوديش در قلب انسان مي‏تابد، او را هدايت مي‏كند. مقام امامت يك نوع ولايت بر اعمال مردم است از نظر باطن، كه توأم با هدايت مي‏باشد.(1).

برخي همچون استاد مطهري(ره) گفته‏اند: فرق نبوت و امامت در اين است كه نبوت راهنمايي، ابلاغ و اخبار است. ولي امامت، رهبري است و علاوه بر رهبري اجتماعي، رهبري معنوي به سوي خدا هم هست.(2)

4- برخي ديگر مانند استاد سبحاني معتقدند: نبي تنها مأمور به ابلاغ رسالت و دادن نويدها و بيم‏ها به مردم است، اما امام علاوه بر آن پيشوايي است كه شخصاً داراي سمَت امر و نهي و تكليف و دستورات است و جامعه بشري را با مديريت صحيح به حد كمال رساند.(3)

بنابراين امامت، مقام رهبري همه جانبه مادي و معنوي، جسمي و روحاني و ظاهري و باطني است. امام رئيس حكومت و پيشواي اجتماع و رهبر مذهبي و مربّي اخلاق و رهبر باطني و دروني است. امام از يك سو با نيروي معنوي خود افراد شايسته را در مسير تكامل باطني رهبري مي‌كند، با قدرت علمي، افراد نادان را تعليم مي‌دهد. با نيروي حكومت يا قدرت‌هاي اجرايي ديگر، اصول عدالت را اجرا مي‌نمايد.

امام صادق(ع)فرمود: " خداوند ابراهيم را بنده خاص خود قرار داد پيش از آن كه پيامبرش قرار دهد. خداوند او را به عنوان نبي انتخاب كرد، پيش از آنكه او را رسول خود سازد. او را رسول خود انتخاب كرد پيش از آن كه او را به عنوان خليل خود برگزيند. او را خليل خود قرار داد پيش از آنكه او را امام قرار دهد. هنگامي كه همه اين مقامات را جمع كرد فرمود: تو را امام مردم قرار دادم، اين مقام به قدري در نظر ابراهيم بزرگ جلوه كرد كه عرض نمود: خداوندا ! از دودمان من نيز اماماني انتخاب كن، فرمود: پيمان من به ستمكاران آن ها نمي رسد. . . يعني شخص سفيه هرگز امام افراد باتقوا نخواهد بود".(4)

امامت، عهد و پيمان الهي است. چنين مقامي از همه كس بر نمي‌آيد، لذا بعضي از پيامبران به اين مقام رسيده اند و بعضي از پيامبران هم به اين مقام نرسيدند. امامت باطن نبوت و رسالت و مقامي بس ارجمند است كه والاتر از پيامبري و نبوت است.

پي ‏نوشت‌ها:1. ترجمه تفسير الميزان، ج 1، ص 372 تا ص 382.2. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 3، ص 318.3. جعفر سبحاني، منشور جاويد، انتشارات توحيد، ج 5، ص 252.4. تفسير نمونه، ج 1، ص 440.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا