چاق و کچل ها خواستگاری نروند؟

ازجمله صفات نا پسندی که خصوصا در مراحل خواستگاری و تحقیق ، متاسفانه در جامعه شایع شده است،بحث تهمت زدن و عیب جویی است،هر دو تای این صفت رذیله اخلاقی، علاوه بر گناه بودن، تاثیرات سوء اجتماعی هم دارد،از این رو برای معرفت و آگاهی بیشتر، از نگاه دین مطالبی را بیان می کنیم :
چاق

یک نت ـ آیا چاق و کچل نباید خواستگاری بروند؟

ازجمله صفات نا پسندی که خصوصا در مراحل خواستگاری و تحقیق ، متاسفانه در جامعه شایع شده است،بحث تهمت زدن و عیب جویی است،هر دو تای این صفت رذیله اخلاقی، علاوه بر گناه بودن، تاثیرات سوء اجتماعی هم دارد،از این رو برای معرفت و آگاهی بیشتر، از نگاه دین مطالبی را بیان می کنیم :

الف:مطالبی در مورد تهمت

گفتن حرف یا گفتاری در پشت سر دیگران که،کاملا بی اساس و دروغ باشد،از آن به تهمت تعبیر می شود،یعنی نسبتی دروغ را ما( به خاطر دلایلی که شاید به خاطر حسادت یا کینه و یا دشمنی و یا ... باشد)،به فرد مومنی که( شاید از بستگان باشد یا از دوستان و همسایگان و..) بدهیم ،چنین برخورد و رفتاری ازنگاه شریعت حرام بوده، و سفارش اکید به ترک آن شده است.

ترویج چنین فرهنگی باعث از بین بردن اعتماد و آرامش در جامعه خواهد بود،چه بسا زمینه ساز فساد اخلاقی و اجتماعی هم باشد.

باید توجه داشت که تهمت زدن به  شخص بى گناه، به هیچ وجه مورد رضایت شارع مقدس نیست و بیان صریحی که وارد شده، شاهد بر این موضوع است:

خداوند متعال در قرآن می فرماید: «مَن یَکْسِب خَطِیئَةً أَوْ إِثماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بهْتَناً وَ إِثْماً مُّبِیناً،( نساء آیه 211) کسى که خطا یا گناهى مرتکب شود، سپس بیگناهى را متهم سازد بار بهتان و گناه آشکارى بر دوش گرفته است».

 ویا در جای دیگری می فرماید:« إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ»( نور، آیه 23)

«بیگمان كسانى كه به زنان پاكدامن بى‏خبر [از همه جا] و با ايمان نسبت زنا مى‏دهند در دنيا و آخرت لعنت‏شده‏اند و براى آنها عذابى سخت‏خواهد بود.»

 همچنین خداوند می فرماید: «وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ ما اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً، ( احزاب آیه 58) و کسانى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را بى آن که گناهى کرده باشند، مى آزارند بهتان و گناه آشکارى را به دوش مى کشند»

پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم یک وقت در حضور اصحاب فرمودند: «الا اخبرکم بشر الناس، آیا به شما خبر ندهم که بدترین مردم کیست؟ گفتند: بلی یا رسول الله. فرمود: بدترین مردم آن کسی است که خیر خودش را از دیگران منع می کند و هر چه دارد تنها برای خودش می خواهد. آن هایی که حاضر بودند گمان کردند با این مقدمه دیگر بدتر از این افراد کسی نیست. یک وقت فرمود: آیا می خواهید به شما بگویم از این بدتر کیست؟

صنف دیگری را ذکر فرمود. اصحاب گفتند: خیال کردیم بدتر از این گروه دوم دیگر کسی نیست. بعد فرمود: آیا می خواهید از آن بدتر را به شما بگویم کیست؟ گفتند از این بدتر هم مگر هست؟ آنگاه صنف سوم را فرمود: بدتر از این افراد، مردمان بد زبان، فحاش، تهمت زن و آبروبرند. اینجا دیگر حضرت توقف کردند، یعنی بدتر از اینها دیگر وجود ندارد.»[1]

امام صادق (ع) از حکیمى چنین نقل مى کند: « الإمامُ الصّادقُ عليه‏السلام ناقِلاً عن حكيمٍ: البُهْتانُ على البَريءِ أثْقَلُ مِن الجِبالِ الرّاسِياتِ .[2] تهمت زدن به بى گناه از کوه‌هاى عظیم نیز سنگین تر است! تهمت زدن به افراد بى‌گناه با روح ایمان سازگار نیست.»

روایتی دیگر از امام صادق (ع) نقل شده: « اِذَا اتَّهَمَ المُؤُمِنُ اَخاهُ اِنماثَ الايمانُ مِن قَلبِهِ كَما يَنماثُ المِلحُ فِى الماءِ ؛[3]هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نمك در آب، ذوب مى شود. ، در حقیقت بهتان و تهمت، بدترین انواع دروغ و کذب است، زیرا هم مفاسد عظیم کذب را دارد و هم زیان‌هاى غیبت و هم بدترین نوع ظلم و ستم است.

ب:مطالبی در مورد عیب جویی کردن:

تمام مخلوقات الهی طبق حکمت و مصلحت او به بهترین شکل در نظام احسن الهی خلق شده اند، در عین حال اگر کسی با اراده خودش عیبی را داشته باشد،در صورت امکان باید کمک به اصلاح او داشته باشیم،مگر در صورتی که از توان ما خارج باشد،در این میان ذکر عیوب و جستجوی صفات پنهان و لغزش های مردم و آشکار کردن آن، به طوری که تبدیل به تمسخر و آبروریزی فرد شود،از نگاه شریعت امری پست و حرام تلقی می شود.

این موضوع خصوصا در مراحل خواستگاری و یا در مرحله تحقیق آسیب های جدی را به طرفین می زند، و می تواند زمینه ساز مشکلات دیگری هم باشد،از این رو برای نجات از این صفت رذیله اخلاقی ،از باب معرفت و آگاهی بیشتر مطالبی را از نگاه دین بیان می کنیم:

1.ترک بر عیب جویی مردم

 خدای تعالی در قرآن می فرمايد:« وَلاَتَجَسَّسُوا؛ كنجكاوی عيوب مردم مكنيد.»(حجرات،آیه 12)

2. گناه بودن عیب جویی(وعده عذابی دردناک)

قرآن مجيد می فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛( نور، آيه 19) كسانی كه دوست دارند زشتي ها در ميان مردم باايمان شيوع يابد عذاب دردناكی برای آنها در دنيا و آخرت است، و خداوند می داند و شما نمی دانيد.»

بیان صریح و دقیق همین آیه دال بر عیب جویی و آشکار کردن زشتی هاست،که خدای متعال وعده عذابی دردناک را داده است.

امام صادق عليه السلام فرمود:« مَنْ قَالَ فِي مُؤمِنٍ مَا رَأَتهُ عَينَاهُ و سَمِعَتهُ أُذُنَاهُ فَهُوَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ الَّلهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الفَاحِشَةَ...؛ كسی كه درباره انسان مؤمن هر چه را ديده يا شنيده بازگويد آن را بين مردم شايع كند جزو كسانی است كه خدای متعال درباره آنان فرموده است: إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الفَاحِشَةَ... »[4]

(یعنی مستحق عذاب الهی است)

3.دوری از عيب جويان

 اميرمؤمنان عليه السلام می فرمود:« لِيَكُن أَبغَضُ النَّاسِ إِلَيكَ وَأَبعَدُهُم مِنكَ أَطلَبُهُم لِمَعَائِبِ النَّاسِ؛[5] بايد دشمن ترين مردم نزد تو و دورترين آنها از تو، كسانی باشند كه بيشتر در صدد يافتن خطاهای مردم هستند.»

4.بدترین مردم

 اميرالمؤمنين علی عليه السّلام می فرمايد: «شَرُّ النَّاسِ مَن كَانَ مُتَتَبِّعًا لِعُيُوبِ النَّاسِ عُمْيًا لِمَعَايِبِهِ؛[6] بدترين مردم كسی است كه عيوب مردم را دنبال كند و عيوب خود را نبيند. »         

5.از علائم غفلت خدا

امام صادق عليه السلام فرمود:« أَبْعَدُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ أَنْ يَكُونَ الرَّجُلُ يُوَاخِيَ الرَّجُلَ وَ هُوَ يَحْفَظُ عَلَيْهِ زَلَّاتِهِ لِيُعَيِّرَهُ بِهَا يَوْماً مَا؛ [7]دورترين حالات انسان از خدا اين است كه با كسی طرح دوستی بريزد و لغزش های او را به خاطر بسپارد تا روزی او را رسوا سازد.»

با بررسی این مطالب برای ما روشن می شود که صفات رذیله تهمت و عیب جویی،هیچ سود دنیوی و اخروی را برای ما نخواهد داشت،چه بسا ادامه آن به نوعی  به هلاکت ما تمام شود و بیشترین ضرر دنیوی و اخروی را داشته باشیم،پس بهتر است در صورت ارتکاب و داشتن این رذیله، به فکر درمان و توبه به درگاه الهی داشته باشیم تا خدا دست ما را بگیرد.
از این رو به خاطر درک و اهمیت موضوع، یک نامه ای که  به دست ما رسیده و ناظر به همین مساله هست ،بیان می کنیم:

سلام/ تابحال دوتا خواستگار داشتم ، یکی از آنها کاملا کچل و زشت بود ولی با این حال اصلا چهره او را مدنظر قرار ندادم و رفتم جلو، تا ببینم این پسراخلاق و حسنات چگونه هست،تا اینکه معلوم شد  با هم تناسب نداشتیم و ازدواج صورت نگرفت. دومین خواستگارم ،هم خیلی قد کوتاه و چاق بود، یعنی قد واندازه اش تا زیر شانه من بود، که این هم بخاطر عدم تناسب جور نشد! تنها چیزی که من و خانواده ام را خیلی ناراحت کرد ،برخورد دو نفر بعد از خواستگاری بود ،یک دروغ ها و تهمت هایی زده بودند ،که من افسوس گذشته را میخورم که ایکاش دوباره مراسم خواستگاری به عقب برمی گشت، تا من شخصیت هر دوتای آنها را به خاطر قیافه ها و هیکل های ناجورش، به باد تمسخر و تحقیر بگیرم وحتی تصمیم به خواستگاری شان (نسبت به خودم) را زیر سوال ببرم. من دختری هستم که هرگز عیب کسی را آشکار نمی کنم ،تا مبادا ناراحت بشود و دوما اینکه انسانیت آدمها برای من اهمیت دارد . و مطلب دیگری که خیلی ناراحت هستم،حرف همسایه هست که آمده و می گوید مرا حلال کنید من به این دو خواستگار از شما بدگویی کردم واز نظرشان برگشتند و رفتند. تکلیف من در مورد چنین آدمهایی که اینهمه راحت با سرنوشت و احساسات من بازی می کنند چیست؟!

بسمه تعالی

با سلام و احترام

ضمن آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما خواهر گرامی،برای این مشکل شما می توان گفت:

هر فردی در این عالم وظیفه ای دارد و طبق آن باید کار خودش را پیش ببرد و پیش خدا مسئول است و بایستی پاسخ گو باشد،آنچه مهم است کشف وظیفه و انجام آن می باشد،خدا عاشق بندگانی هست که نسبت به بندگان او دلسوز،مهربان و با گذشت باشد.

به نظر می رسد شما رفتار نامناسبی مرتکب نشده اید،رفتار و برخورد آنها صحیح نبوده، البته طرز تفکر شما باید طوری باشد که چنین رفتارهای سبکی شما را نلرزاند.و همچنین از ذکر عیوب و حساسیت به عیب دیگران وقضاوت ظاهری صحیح وجایز نیست.

اصلا به چنین حرف هایی  که منشا آن تهمت هست درحقیقت دروغ بوده و ماهیتی ندارد ،اهمیت ندهید.

به طور کلی وقتی آدم های ضعیف به خواسته خودشان نرسند،چنین رفتارهایی را مرتکب می شوند،این کار هم اشتباه بوده و در برخی از مسائل هم شاید گناه باشد.

مطلب بعدی اینکه سرنوشت شما دست خداست و اراده دیگران در مقابل ارداه خدا سست وضعیف است.و لحظه ای در این موضوع شک نکنید.

همانطوری که فرعون اراده  کرده بود تمامی متولدین پسر را بکشد تا حضرت موسی(ع) را از بین ببرد،اما خدا اراده کرد او را نگه دارد و توانست، و فرعون را شکست داد.همان خدا همیشه هست و خواهد بود،فلذا نگران گفته های کسان دیگر نباشید،(البته خودتان زمینه ایجاد حرف و حدیث برای دیگران هم نشوید،بلکه سعی کنید بااحترام و تکریم با بندگان خدا ارتباط داشته باشید.)

آرزوی خوشبختی برای شما داریم.

پی نوشت:
1. استاد شهید مطهری درکتاب آشنایی با قرآن‌،ج 4، ص53
2. أصول الكافي، الجزء الثّاني، ص 269، باب التهمة وسوء الظن
3. كافى(ط-الاسلامیه)، ج 2، ص361
4. بحارالانوار، ج72، ص240
5. غررالحكم، ص419
6. غررالحكم، ص421
7. بحارالانوار، ج72، ص219 

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده