وقتي همسرآزاري مد مي‌شود

تا دم مرگ مي‌رود و برمي گردد. دخترش نيز در گوشه اي شاهد تمام اين وقايع است ولي جز اشک ريختن و صدا کردن خدا کار ديگري نمي‌تواند بکند.
همسرآزاري

یک نت ـ  بی هوش نقش زمين مي‌ شود. لحظه اي درنگ کافي است که دختر دست مادرش را بگيرد و سراسيمه به خيابان بدود. پناه خود را در کجا مي‌تواند ببيند؟

اين داستان شايد داستان بسياري از زنان باشد که پشت درهاي بسته منزل شان به اين پديده نه چندان نوظهور دچار شده اند. سرهنگ خليل محمدي، رييس اداره مشاوره و مددکاري معاونت اجتماعي نيروي انتظامي تهران بزرگ در اين راستا توضيحاتي را ارائه داد.

از سنت به مدرنيته
همسرآزاري واژه اي است که در جرايم تعريف شده است. ولي مي‌تواند آسيب هم تلقي شود. ما جامعه اي هستيم که از جامعه سنتي به سمت جامعه صنعتي روي آورده ايم. بايد شاخصه ها را بسنجيم. ما در حال گذار از سنت به مدرنيته هستيم.

 

شايد بيشترين مشکل زماني پيش مي‌آيد که معناي حق و تکليف دچار مشکل مي‌شود. نمي‌توان گفت جايگاه زن و شوهر کجاست و حق با کيست و چه کسي در کجا تکليف دارد. در جامعه مدني شوهر تکليف دارد که به زن و فرزند نفقه دهد ولي در مورد زن گفته شده است که در صورت تمکين مي‌تواند از حق نفقه بهره ببرد. وقتي اينها دچار مشکل شود و طرف مقابل تکليف خود را ندارد، نوعي طلبکاري بين زوجين پيش مي‌آيد و مشکل ساز خواهد شد. حتي اگر حقي در اين ميان ادا نشود، همسرآزاري نمود پيدا مي‌کند. اين حق مي‌تواند در خورد و خوراک و پوشش و لباس و حتي به تازگي بيمه و مسايل پزشکي باشد.

فرهنگ ماهواره جايگزين خواسته هاي عقلاني
در قانون ما دقيقا اين حق و تکليف مشخص نشده است و در جايي گفته شده که در حد شانيت طرف مقابل است. از طرف ديگر در جامعه فعلي ما به دليل در حال گذار بودن به سمت مدرنيته شدن گاهي برخي مسايل پذيرفته شده نيست. در فرهنگ فعلي ما ماهواره جايگزين خواسته هاي عقلاني مي‌شود. مثلا الگوسازي که هنرمندان ايجاد مي‌کنند و حق هايي ايجاد مي‌شود و همسر اين حق ها را مطالبه مي‌کند.

شرايط روحي و رواني و شاني نامساعد
در بحث همسرآزاري در قانون به عنوان ناشزه بون يا ناسازگاري از آن تعبير مي‌شود. در صورتي که ادامه زندگي غير قابل تحمل مي‌شود. در بسياري از موارد ديده شده است که اغلب اين اتفاق ها از جانب خانم‌ها بوده است. اين واژه، بسيار کلي است و قاعده اين است که در يک چارچوب کلي اگر شرايط از نظر روحي و رواني و شاني و... مساعد نباشد، همسرآزاري بروز پيدا مي‌کند ولي در نهايت بايد گفت که هيچ کس حق آزار کسي را ندارد.

قاضي بايد اقناع شود
اگر خانمي به نيروي انتظامي مراجعه کند و پرونده شخصيتي همسر را داشته باشد و قاضي اقناع شود که همسر وي مشکل روحي و رواني دارد، حکم دادگاه صادر مي‌شود. نيروي انتظامي جرم مشهود را مي‌تواند پيگيري کند. يعني اگر پليس شاهد نزاع باشد و احراز شود حتما پرونده پيگيري خواهد شد. البته نيروي انتظامي تا حدودي مي‌تواند به اين مقوله ورود پيدا کند و براي تشخيص مشلات روحي و رواني همسر بايد مراجعه به روانپزشک انجام شود. تا اواخر اسفند ماه سال گذشته يازده مرکز مشاوره و مددکاري را راه اندازي کرديم. در اين مراکز تشخيص شاخصه ها و تشخيص درماني انجام مي‌شود و اين شاخصه ها را در اختيار قاضيان پرونده ها قرار مي‌دهيم.

نمي توانيم وارد منزل شويم اگر...
براي ورود به منزلي که در آن همسرآزاري صورت مي‌گيرد، بايد اجازه ورود را داشته باشيم. صاحب خانه اگر در را به روي ما باز کرد مي‌توانيم وارد شويم در غير اين صورت قانون به ما اجازه نداده است. ولي اگر تشخيص داده شود که ممکن است در پي نزاع قتل صورت گيرد، آن موقع بدون اجازه صاحب خانه مي‌توانيم در موضوع پيش آمده دخالت کنيم.

پليس همکار واقعي اورژانس اجتماعي
ما اورژانس اجتماعي را از کشورهاي ديگر وام گرفته ايم. بايد اين مبحث را با ادبيات واقعي بياوريم. بارها در تمام جلسات اعلام کرده ام که پليس به معني همکار واقعي اين اورژانس است. بايد اورژانس اجتماعي به معني نهاد خانواده در معاونت اجتماعي نيروي انتظامي تعريف شود. نهاد حمايتي خانواده هم بايد در پليس اجتماعي جا داشته باشد. همه در راستاي حمايت قدم برداشته مي‌شود. ولي تا کنون از معاونت اجتماعي نيروي انتظامي تهران بزرگ خواسته نشده است که در بحث اورژانس اجتماعي دخالت داشته باشد.

سازمان بهزيستي اگر به سراغ ما نيايد...
اگر بحث مشارکت اعلام شود، هم در راستاي آموزش همگاني و هم در اختيار قرار دادن محل مناسب براي رفع اين نياز حمايتي همکاري خواهيم کرد. مبحث آسيب هاي اجتماعي و مشاوره هاي رواني و باليني هم به صورت رايگان انجام مي‌شود. چه اشکالي دارد که با سازمان بهزيستي وارد همکاري شويم. اميدوارم زماني پيش بيايد که اين اورژانس به سمت ما بيايد و اگر هم به سراغ ما نيامد، ما به سراغ آنها خواهيم رفت.

راهي براي فرار
سميرا، دست دو فرزند کوچک خود را مي‌گيرد و از خانه‌اي که در آن همه چيز برايش تيره و تار است، مي‌گريزد. همسر به تازگي دچار اعتياد به شيشه شده است. اعتيادي که هيچ راهي براي ترکش وجود ندارد. تمام خاطرات کتک‌ها و هتاکي‌ها را در آن خانه مي‌گذارد و راه خانه پدري را در پيش مي‌گيرد. مي‌گويند سازمان بهزيستي راهي را براي پناه اين دسته از زناني که به «همسرآزاري» دچار مي‌شوند گذاشته است.

اين در حالي است که وب سايت مددکاران اجتماعي طبق آماري که انتشار داده است، آورده: اگر آمار امسال نسبت به سال قبل کم يا زياد است بايد دليل را، بيشتر متوجه بي اطلاعي مردم از اين خط امدادي يا برعکس، افزايش آگاهي مردم از وجود اين خط دانست و اين آمار قابل تعميم به شرايط کشوري نيست.

 

به گزارش وبسايت رسمي مددکاران اجتماعي ايرانيان، معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي کشور در ارائه گزارش خط اورژانس اجتماعي 123 اعلام کرد که از مجموع 120 هزار تماس در هشت ماه سال 93، 9 درصد مربوط به کودک آزاري و هشت درصد مربوط به همسر آزاري بوده است.گفتني است، آمارهاي مرکز اورژانس اجتماعي فقط در ارتباط با تماس هاي انجام شده با اين مرکز است و نمي‌تواند نشان دهنده ميزان شيوع کشوري کودک آزاري يا همسرآزاري باشد.

منبع : ابتکار

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده