رفتن به محتوای اصلی

طولانی شدن دوران عقد و عواقب آن

تاریخ انتشار:
یک نت ـ دختری ۲۷سال هستم. ۴، ۵ سالی است که عقد نموده‌ام. دو، سه سال اول عقدمان، با همسرم مشکلی نداشتیم و علاقه شدیدی بینمان وجود داشت. متاسفانه در این مدت مادر همسرم فوت کرد و همین عامل هم باعث شد دوران عقدمان طولانی شود
طولانی شدن دوران عقد و عواقب آن

یک نت ـ دوران عقد، معمولا دوران بسیار لذت بخش و شیرینی است كه زوجین بعد از عقد دائم تا زمان ورود به زندگی مشترک جهت شناخت كامل همدیگر، فراهم کردن امکانات زندگی، جشن و شروع زندگی مستقل سپری می‌كنند. امّا عده‌ای از زوجین به خاطر مشكلاتی؛ همچون مسائل مادی،‌ معنوی،‌ تحصیلی و... تصمیم می‌گیرند مدت زمان بیشتری را در دوران عقد بگذرانند. گرچه این مشکلات هم با طولانی شدن دوران عقد حل شود، ولی مشکلات متعدد دیگری برای آنان پیش می‌آید كه گاه زندگی مشترك آینده آنان را به مخاطره جدی می‌اندازد. از همین رو به دنبال پاسخ گویی به سوال یکی از کاربران سایت در همین زمینه هستیم.

سوال:

دختری ۲۷سال هستم. ۴، ۵ سالی است که عقد نموده‌ام. دو، سه سال اول عقدمان، با همسرم مشکلی نداشتیم و علاقه شدیدی بینمان وجود داشت. متاسفانه در این مدت مادر همسرم فوت کرد و همین عامل هم باعث شد دوران عقدمان طولانی شود. مضاف برآن، در این مدت به دلیل دانشجو بودن همسرم در شهرستان و نوع شغل همسرم که به ماموریت می‌رفت، فاصله و دور شدنمان از هم طولانی می‌شد. حتی به یکی، دو ماه هم می‌رسید.

امّا الان نزدیک چند ماهی است درس هردومان تمام شده و خانواده‌ام نیز امادگی مالی برای ازدواج من را دارند و وضعیت مالی همسرم نیز در حد قابل قبولی است. ولی از عید امسال هرچه تلاش می‌کنم که با همسرم درباره‌ی مسایل عروسی و آغاز زندگی مشترکمان صحبت کنم متاسفانه وی بسیار بداخلاق، کم حوصله، عصبانی و سرد شده است و هر بار با بهانه‌هایی همچون؛ نداشتن کار مناسب و... زمان گفتگو را به عقب موکول می‌کند.

در چند ماه اخیر متاسفانه دعواهایمان شدیدتر شده و قهرهایمان طولانی، خیلی سرخورده شده‌ام. احساس می‌کنم همسرم مرا مانند گذشته دوست ندارد و تمام حرف‌هایش بهانه است و انگیزه‌ای برای زیر یک سقف رفتن ندارد. آیا واقعا توقع زیادی است که دیگر نمی‌خواهم از همسرم جدا زندگی کنم؟

پاسخ:

متاسفانه دوران عقد شما بسیار طولانی گشته و همین مسأله یکی از مهم‌ترین عواملی است که باعث دلسردی، فاصله افتادن و نداشتن انگیزه زیر یک سقف رفتن و ... در همسر شما شده است.

طبیعی است که این دوران نباید بیش از حد به طول بیانجامد؛ چرا که این مدت، دوران آمادگی است و محدودیت‌های خاص خودش را دارد و طول کشیدنش مثل زیاده روی در خوردن شیرینی خامه‌ای است که مزش رو از بین می برد!

کارشناسان ازدواج، همواره معتقدند که بهترین مدت دوران عقد، شش ماه تا یک سال است. همانطور که می‌دانید فلسفه دوران عقد برای آشنایی بیشتر زوجین نسبت به همدیگر، آمادگی و رسیدن به این قطعیت است که: "ما می‌خواهیم با هم زندگی کنیم." امّا دوران عقد به خاطر یک جا زندگی نکردن زوجین، نداشتن حریم خصوصی و رفت و آمدهای همیشگی، می‌تواند دورانی پر از فشار روحی، روانی و تنش زا باشد. هرچه این دوره طولانی‌تر شود فشار خانواده‌ها و امکان ایجاد اختلاف، بحث و مشاجره بیشتر می‌شود.

در نتیجه ۵،۴ سال برای دوره عقد زمان بسیار زیادی است. مضاف براینکه همسرتان، در این مدت مادرش را هم از دست داده است و احتمالا از این بابت هم تحت فشار روحی و روانی است که درک شرایط از سوی شما و همدردی با او می‌تواند این فشارها را به حداقل برساند.

از طرفی طبیعی است در این دوره طولانی، یکی از طرفین و یا هردو از این وضعیت خسته شوند و سبب شود به دیگری منتقل و موجب کوک شدن ساز یک بحث و مشاجره شود.

از سوی دیگر؛ برخی تعامل‌های سازنده و اتفاقات مثبت، پس از ازدواج و فقط پس از انتقال به خانه جدید برای زوجین رخ می‌دهد. پس نوشداروی مشکل شما انتقال هرچه سریع‌تر به خانه خودتان است. امّا تا زمانی که امکان این امر خیر میسّر شود، توصیه‌های ذیل به شما در بهبود روابط کمک می‌کند؛

از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفل‌ها! به این مثال توجه کنید:

قفل‌ها:

تو نسبت به من بی توجه شدی!

تو دیگر مرا دوست نداری!

تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!

کلیدها:

من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!

من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!

من به اینکه به من بگویی دوستم داری نیاز دارم! دلم می‌خواهد با من این طوری صحبت کنی!

من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!

توجه داشته باشید که قفل‌ها و کلیدها هردو یک مطلب را می‌رسانند، ولی هرکدام به شیوه‌ای متفاوت. در واقع هر قفلی یک کلید دارد و هر کلیدی یک قفل که می‌توان شکل هرکدام را از دیگری دریافت. وقتی که شما درباره موضوعی از همسرتان انتقادی دارید، وقتی قضاوت، انتظار یا ادراک‌تان نسبت به او را بیان می‌کنید، وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد می‌کنید، شما در حال استفاده از قفل‌ها هستید و مطمئن باشید فضای گفت وگوی شما و همسرتان بسته و بسته‌تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجامید. امّا کلیدها فضای گفت وگو را هرچند غمگین یا منفی باشد، به سوی باز شدن و یافتن راه حل پیش می‌‌برد. وقتی شما از احساس و انتظارات‌تان صحبت و بیان می‌کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس‌تان سبک و راحت می‌شوید و هم به همسرتان نشان می‌دهید که چه کار باید بکند.

در صورتی که قفل‌ها به همسرتان نمی‌گوید که چه کار باید بکند. هربار که شما از کلیدها استفاده کنید قدمی هم در راه صمیمی‌تر شدن برداشته‌اید. نکته مهم اینکه تغییر الگوی ارتباطی زن و مرد به راحتی و به سرعت امکان پذیر نیست.زن و مرد بعد از مدتی به الگوی ارتباطی قبلی خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت می‌کنند. تغییر الگوی ارتباطی و استفاده از کلیدها مستلزم کوشش و گذشت زمان است. در ضمن در صورت امکان به همراه همسرتان از یک مشاور به صورت حضوری کمک بگیرید.

جهت مطالعه بیشتر:- کتاب الکترونیکی آموزش‌های پیش از ازدواج، مهدی میر محمد صادقی، فصل ششم: دوران عقدمنبع:welayatnet.com

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا