تجربه ازدواج با دوست پسر

ازدواج,دوست شدن برای ازدواج,چند درصد دوستیها به ازدواج ختم میشود,چگونه بفهمیم قصد پسر ازدواج است یا دوستی,عواقب ازدواج با دوست دختر,چرا پسرها با دوست دختر خود ازدواج نمیکنند,پسری که دختری را برای ازدواج بخواهد,علت عکس خواستن پسرا,تشخیص قصد ازدواج
تجربه ازدواج با دوست پسر

یک نت ـ سلام من دختری 28 ساله هستم دو ماه با پسری همسن خودم حرف ميزديم برا ازدواج البته خانواده هام خبرداشتن ..خانوادشون آمدن خاستگاري ولي پدر پسره مخالفت کرد گف الا به لا نميگیرم اينو ..بعداز دو روز از خاستگاري از من رفت خاستگاري يکي ديگه ازدواج کرد..ومن نزديک دو ماهه بخاطر اين قضيه دارم اذيت ميشم.

اولا عذاب وجدان دارم که چرا قبول کردم باهاش حرف بزنم و چرا دو روز بعد از خاستگاري ازمن رفت ازدواج کرد اين يه نامردي بزرگ بود درحقم

خدا ميدونه چي کشيدم الانم نمتونم فراموش کنم فکر ميکنم تحقير شدم و بازي خوردم ..راهنمايي کنيد چطور ميتونم با اين قضيه کناربيام اون رفته پي نامزد بازيش و من هنوز دارم غصه ميخورم چرا بهم نارو زدن ..ممنون اگه کمکم کنيد

پاسخ:

با عرض سلام و احترام؛

شکست عاطفی آثار روانی آزاردهنده‌ای در انسان برجای می‌گذارد. متاسفیم که دچار این وضعیت شده‌اید. به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری عاطفی و روانی زیادی بر آن پسر کرده بودید. به گونه‌ای سطح انتظار شما از وی بالا رفته بوده است که به هیچ وجه احتمال لغو شدن این رابطه را نمی‌دادید.نقش افکار و خطاهای شناختی در ایجاد احساسات آزاردهنده در شما بسیار مهم و پررنگ است. شما دچار برخی خطاهای شناختی شده‌اید. این خطاها باعث بروز احساسات غم، ناراحتی و عذاب وجدان در شما می‌شوند. با اصلاح این افکار و تغییر شناخت خود به سمت شناختی صحیح، سطح وسیعی از ناراحتی‌های شما برطرف خواهند شد.اولین نکته این است که باید به واقعیت توجه داشته باشید. بخشی از واقعیت این است که خواستگاری و ازدواج امری طرفینی است. تا زمانیکه عقدی خوانده نشود طرفین هیچ تعهدی نسبت به ادامه روند فعلی ندارند و در هر لحظه می‌توانند رابطه را کات کنند.

بنابراین زمانیکه شما تن به چنین ارتباطی داده و آن را جدی گرفتید، باید احتمال چنین عواقبی را بر خود بپذیرید. برای واضح‌تر شدن مطلب می‌گوییم که این کار را شما نیز می‌توانستید انجام دهید. یعنی در هر لحظه قادر بودید این رابطه را قطع کنید و او نیز حق هیچ اعتراضی به شما نداشت. بنابراین عذاب وجدان جایگاهی ندارد. زیرا برای آشنایی بیشتر به منظور ازدواج چنین رابطه‌ای باید شکل می‌گرفت اما نباید جدی و نهایی تلقی می‌شد.یکی از خطاهای شناختی شما این است که احتمالا با خود فکر می‌کنید که مگر من چه عیبی داشتم که پدرش چنین تصمیمی گرفت؟ مگر من چه مشکلی داشتم؟ چه تقصیری داشتم؟ و ... ؟ باید در نظر داشته باشید که در این گونه رخدادها هیچ کس مقصر یا بد یا ناقص یا ... نیست.

در این موارد هر دوطرف بدون مشکل هستند. تنها چیزی که وجود دارد عدم سازگاری، توافق و تفاهم نهایی با یکدیگر است. پس این فکر که مگر من چه ایرادی داشتم که او چنین رفتاری با من کرد، خطا است و باعث ایجاد ناراحتی در شما می‌شود. این فکر را اصلاح کنید و بدانید که لزوما تقصیر یا نقصانی ندارید و صرفا سازش ایجاد نشده است.خطای دیگر این است که شما او را فردی خوشحال و دنبال نامزدبازی در نظر دارید در حالیکه شما غمگین و تنها مانده‌اید. این فکر علاوه بر اینکه هیچ فایده‌ای ندارد، دچار نقصان نیز هست.

هرچند او ایامی را خوش است، اما مشخص نیست این خوشی با دوام باشد و زندگی پایدار و خوشبختی را برای‌شان پیش‌بینی کند؛ هرچند ما آرزوی خوشبختی برای تمام زوج‌های جوان داریم. شما نیز می‌توانید شاد باشید.

به این نکته توجه کنید که شخصی که برای آینده شما مفید نیست، از سرتان رفع شده است.خطای شناختی بعدی شما سرزنش کردن یا مقصر دانستن است. شما فرد ديگري را به خاطر احساسات منفي‌تان مقصر مي‌دانيد. او تصمیم خودش را گرفته و راه زندگی شخصی‌اش را گرفته است. شما مسئول تصمیم، اراده و رفتارهای خودتان هستید.خطای شناختی بعدی فاجعه‌سازی است.

شما معتقدید آنچه که روی داده است یا روی خواهد داد چنان اسفناک و غیر قابل تحمل خواهد بود که یارای ایستادگی در برابر آنرا نخواهید داشت. در حالیکه اگر دقیق‌تر به مسئله نگاه کنید خواهید دید دنیا به پایان نرسیده و امکان ازدواج به کلی از دست نرفته و شما احتمالا گزینه‌های دیگری را خواهید داشت که بتوانید با یکدیگر به توافق رسیده و زندگی سعادتمندی را شروع کنید.بنابراین با این افکار نادرست حق شادی و خوشی را از خود سلب نکنید.

به فعالیت‌های روزانه و برنامه زندگی خود رسیدگی کنید. اجازه دهید این افکار به صورت خودبه‌خودی و در مسیر فعالیت‌های زندگی از ذهن‌تان کم‌رنگ شوند. نه آن‌ها را تحلیل و تجزیه و پردازش کنید و نه سعی در مبارزه با آن‌ها را داشته باشید.این مورد را به عنوان تجربه‌ای تلقی کنید که باعث پخته‌تر شدن شما شده است.بر نقاط منفی این ارتباط و عدم صلاحیت آن فرد برای زندگی مشترک با خودتان تمرکز کنید.

او اگر فردی لایق و شایسته برای شما بود و اگر استقلال لازم برای برپایی زندگی مشترک را داشت می‌توانست خودش تصمیم بگیرد و خانواده‌اش را قانع کند.از هرگونه برقراری ارتباط مجدد با او، به هر نیت یا قصدی، پرهیز کنید.تمامی راه‌های ارتباطی با او را از بین ببرید.از این موقعیت استفاده کرده و آگاهی‌های خود پیرامون ازدواج و ملاک‌های لازم برای انتخاب را بالاتر ببرید.

کتاب‌های زیر برای مطالعه مفید می‌باشند:

- مطلع مهر، تالیف دکتر بانکی‌پورفرد، انتشارات حدیث راه عشق- آموزش پیش از ازدواج، تالیف آقای مهدی میرمحمدصادقی، انتشارات به‌نشر

آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما
 

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده