آیا بدون رهبر وامام دین حفظ می شود؟

یک نت ـ شبهه : در بحثی مطرح شد: شما می‌گویید: امام برای حفظ دین از غلوها و تحریف‌هاست، بدون امام دین حفظ نمی‌شود، این را با دلایل عقلی اثبات کنید و دلایل نقلی از آیات و روایات نیز بیاورید.
امام

یک نت ـ

ابتدا لازم است که یک تعریف جامعی از دین ارائه گردد و بعد در خصوص چگونگی محافظت از آن بحث شود.

الف - بدیهی است دین مانند یک ساختمان فیزیکی، یک ثروت مالی، یا شیء خارجی نیست که کسی بخواهد از آن محافظت نماید. دین کتاب نیست که پس از تألیف و انتشار، تکثیرش کنند و در کتابخانه‌ها نگه‌دارند و یا از دسترسی‌ همگان دورش بدارند تا محفوظ بماند. این قرآن کریم که د راختیار ماست نیز فقط صورت لفظی و کتبی «دین» است و گرنه صورت وحی نزولی آن، به قلب مبارک پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بوده است.

از دین تعاریف متفاوتی ارائه شده است که البته فرق ساختاری با یک دیگر ندارند، مانند: «دین مجموعة عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است كه برای ادارة جامعه انسانی و پرورش انسان‌ها باشد – آیت‌الله جوادی آملی» - «دین یك معرفت و نهضت همه جانبه به سوی تكامل است كه چهار بُعد دارد: اصلاح فكر و عقیده، پرورش اصول عالی اخلاق انسانی، حُسن روابط افراد اجتماع، حذف هر گونه تبعیض‌های ناروا – آیت‌الله سبحانی» - «دین در اصطلاح، به معنای اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید است؛ از این رو كسانی كه مطلقاً معقتد به آفریننده‌ای نیستند و پیدایش پدیده‌های جهان را تصادفی و یا صرفاً معلول فعل و انفعال‌های مادی و طبیعی می‌دانند بی دین نامیده می‌شوند. – آیت‌الله مصباح یزدی و ...»

از این رو در یک جمله‌ی کوتاه می‌توان بیان داشت که «دین»، هر دینی که باشد، از اسلام گرفته تا لیبرالیسم و گوساله‌پرستی، مجموعه‌ای از «اعتقادات» و «عمل یا رفتارهاست». بخش اعتقادی آن به چگونگی جهان‌بینی اختصاص دارد و بخش علمی آن نیز «باید‌ها و نبایدهای» منطبق با همان جهان‌بینی است و یا باید باشد.

ب – پس می‌توان بیان داشت که «دین الهی»، تجلی علم، حکمت، مشیّت، اراده الهی در خلقت و هدایت آن به سوی کمال است. یا به تعبیری دیگر، سازماندهی‌ و برنامه‌ریزی حکیمانه‌ی خلقت.

از این رو، طرف بحث اگر به پایه‌‌های اعتقادی، یعنی «توحید و معاد» پی نبرده باشد، بحث با او در تمامی موارد دیگر از مباحث دینی بیهوده خواهد بود. نمی‌شود قبل از باور «وجود»، در خصوص تجلی یا فعل آن وجود بحث کرد.

ج – پس «دین» یک مفهوم خیالی یا انتزاعی نیست، بلکه حقیقتی است که باید تجلی و واقعیت خارجی داشته باشد تا قابل شناخت باشد.

لذا باید دقت شود که «تجلی خدا» در خلق خداست، هر موجودی، به اندازه‌ی ظرفیت وجودی خود، تجلی و مظهر آن خالق عظیم و کریم است و اهل عصمت علیهم‌السلام که انسان کامل می‌باشند، مظهر اتمّ اسمای الهی هستند. پس تجلی تمام دین، وجود خود آنهاست. نه این که دین چیزی باشد و آنها چیز دیگری، بعد اینها، آن را حفظ کنند.

هر دینی [چه الهی و حق باشد و چه باطل] مظهری دارد که تجلی و واقعیت عینی آن دین است، تا «هندو» یا «بودا»یی وجود نداشته باشد، هندویسم و بودیسم، معنا ندارد، پس تا مظهر دین نباشد، دین قابل تعریف و شناخت نمی‌باشد.

مظهر توحید «خداشناسی و یکتاپرستی»، آنان هستند – مظهر شناخت، اعتقاد و عشق به معاد (بازگشت) و لقای محبوب و معبود، خود آنها هستند و مظهر عبودیت و بندگی (بایدها و نبایدها) نیز خود آنها هستند.

از این رو، وقتی سخن از شناخت خدا به میان می‌آید، می‌فرمایند: «بِنَا عُرِفَ اللّهُ – به وسیله ما خدا شناخته شد» - وقتی سخن از یکتاپرستی به میان می‌آید، می‌فرمایند «بِنَا وُحّدَ اللّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى – به وسیله‌ی ما خداوند تبارک و تعالی را به یکتایی شناختند» - و وقتی سخن از عبادت و بندگی به میان می‌آید، می‌فرمایند: «بِنَا عُبِدَ اللّهُ – به وسیله‌ی ما خدا بندگی شد» (اصول كافى جلد 1 صفحه: 199). و بدیهی است که خداوند متعال راه و رسم بندگی را به وسیله‌ی آنان به بندگان آموخت و آنان را «اسوة حسنة» در بندگی قرار داد.

د – خداوند متعال، علم – حکمت – مشیّت – قدرت – کرم – جود - رحمت ... و سایر اسما و صفات خود را که همه «کمالی» است، در خلقت تجلی داد و انسان کامل را مظهر اتمّ این اسما قرار داد، لذا فرمود:

«... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ ع فِی قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ وَ لِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها قَالَ نَحْنُ وَ اللّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الّتِی لَا یقْبَلُ اللّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلّا بِمَعْرِفَتِنَا» (اصول كافى جلد 1 صفحه: 196)

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام راجع به قول خداى عزوجل – آیه: (خدا را نام‌هاى نیكوست او را با آنها بخوانید) فرمود: سوگند بخدا مائیم آن نام‌هاى نیكو كه خدا عملى را از بندگان نپذیرد مگر آنكه با معرفت ما باشد.

ﻫ - قطعاً چنین نیست که خداوند متعال انسان کامل و خلیفة‌الله بیافریند، اما دینش چیز دیگری باشد یا دیگران که خود نیازمند به آن دین هستند تا رشد نمایند، آن را حفظ کنند – قطعاً چنین نیست که او برای بشر نبی، رسول و امام قرار دهد، اما دینش را دیگران حفظ کنند و چنین نیست که در میان مردم حجّت بگذارد، اما دیگرانی که خود نیازمند به حجّت الهی هستند، دینش را حفظ کنند. لذا فرمود:

«... عَنْ أَسْوَدَ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَأَنْشَأَ یقُولُ ابْتِدَاءً مِنْهُ مِنْ غَیرِ أَنْ أَسْأَلَهُ نَحْنُ حُجّةُ اللّهِ وَ نَحْنُ بَابُ اللّهِ وَ نَحْنُ لِسَانُ اللّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللّهِ وَ نَحْنُ عَینُ اللّهِ فِی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللّهِ فِی عِبَادِهِ» (اصول كافى جلد 1 صفحه: 199)

و امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه‌السلام فرمود: «أَنَا عَینُ اللّهِ وَ أَنَا یدُ اللّهِ وَ أَنَا جَنْبُ اللّهِ وَ أَنَا بَابُ اللّهِ‏» (همان) - منم چشم خدا، منم دست خدا، منم جنب خدا (یعنى بخدا نزدیكم و مردم باید از ناحیه من بخدا تقرب حویند) منم باب خدا (هر كه معرفت و خشنودى خدا طلبد باید از طریق من داخل شود).

و – دین یعنی شناخت و اعتقاد به جهان‌بینی «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ» و «هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» و «لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ» و در یک جمله: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعونَ». و دین یعنی صراط شناسیِ «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» در طی این مسیر و این صراط، همان «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» می‌باشد. لذا در خطبه غدیر که مثبوت در منابع اهل تشیع و تسنن می‌باشد، فرمود:

«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلونَ . ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ...» إِلی آخِرِها. وَقالَ: فِی نَزَلَتْ وَفیهِمْ (وَالله) نَزَلَتْ»

ترجمه: هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم كه شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند كه به درستی و راستی راهنمایند و به آن حكم و دعوت كنند.

سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله قرائت فرمود: «بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدللّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم» - تا آخر سوره حمد. و فرمود: هان! به خدا سوگند این سوره درباره‌ی من نازل شده و شامل امامان می باشد و به آنان اختصاص دارد.

منبع : X-shobhe

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده