بهترین زمان برای ازدواج مجدد

یک نت ـ ازدواج مجدد، از موضوع های مهم اجتماعی است که موافق و مخالف زیادی دارد و هر یک از جهتی به موافقت یا مخالفت می پردازند مانند: اثار ازدواج مجدد، حقوق همسر اول، عوامل گرایش مردان به این ازدواج، عدالت در چند همسری و... که بحث ما در این مقاله بر مورد اخیر(عدالت در تعدد زوجات) متمرکز است.
 ازدواج

یک نت ـ ازدواج مجدد، از موضوع های مهم اجتماعی است که موافق و مخالف زیادی دارد و هر یک از جهتی به موافقت یا مخالفت می پردازند مانند: اثار ازدواج مجدد، حقوق همسر اول، عوامل گرایش مردان به این ازدواج، عدالت در چند همسری و... که بحث ما در این مقاله بر مورد اخیر(عدالت در تعدد زوجات) متمرکز است.


با یک نگاه کلی به افرادی که این موضوع را مطرح می کنند، نتیجه می گیریم که این بحث، بیشتر از ناحیه سه گروه مطرح می شود:

1.زنان متأهل، که با آمدن همسر دوم، منافع خویش را در خطر می بینند. متأسفانه این زنان به جهت تملّک تمام خوشبختی برای خود، بحث عدالت را پیش می کشند و اندکی به فکر زنان نیازمند، به خصوص جمع انبوه زنان بیوۀ جامعه نیستند. زنان بیوه ای که دست تقدیر، این چنین سرنوشتی را برای آن ها رقم زده است و از نعمت داشتن همسر محروم هستند؛ به راستی آیا داشتن همسر حق آن ها نیست؟ اگر این حق را دارند  آیا کسی با آن ها به عنوان همسر اول ازدواج می کند؟ آن ها به چه صورت خواهند توانست در متن یک خانواده قرار گیرند و به نیازهای طبیعی خود پاسخ گویند؟
2. محققین و طالبان حقیقت که تنها قصد آن ها روشن شدن مطلب و دانستن حقایق قرآن است و این بحث را در محیط های علمی، دور از هر جنجال و تنشی مطرح می کنند.
3. کسانی که با قضیه چند همسری مخالفند
 خوب است بدانیم از آن جا که منشاء این بحث از قرآن گرفته شده، همه مطالبی که مطرح می شود راجع به آیات مربوط به ازدواج مجدد است. بنابراین محور بحث مخالفین، بر همین آیات تمرکز یافته است. امّا این ها به جهت رسیدن به اهداف خود نه برای رسیدن به حقایق قرآن این بحث را مطرح می کنند. در صورتی که بتوانند حرف خویش را از این طریق اثبات کنند، روایات و سنت مرسوم از کارایی می افتد و توان مقابله با قرآن را نخواهند داشت.
ما به خاطر درک صحیح کلام آن ها، آیه های مربوطه را همراه با ترجمه دقیق ، در اینجا می آوریم.
« وَ اِن خِِفتُم ان لا تُقسِطُوا فِی الیَتامی فََََانِکحُوا ما طابَ لََکُم مِنَ النُِِّساءِ مَثنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فََََََاِ ن خِفتُم ألا تَعدِلُوا فََواحِِدَهً أَو ما مَلَکَت أیمانٌکٌم ذلِکَ أََدنی اَلاّتَعُولوا »
« و اگر می ترسید که [ به هنگام ازدواج با دختران ] یتیم ، عدالت را رعایت نکنید [ از ازدواج با آنان چشم پوشی کنید ] پس با زنان پاکِ [دیگر] ازدواج نمایید ؛ دو یا سه یا چهار  همسر. و اگر می ترسید عدالت را [درباره این همسران نیز] رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید و یا از زنانی که مالک آنها هستید استفاده کنید . این کار از ظلم و ستم ، بهتر جلوگیری می کند.» [1]
« وَ لَن تَستَطیعُوا أن تَعدِلُوا بَینَ النّساءِ وَ لَوحَرَصتُم فَلا تَمیلُوا کُل المَیلِ فَتَذَرُوها کَالمُعَلَّقَه  و ... »
« شما هرگز نمی توانید در میان زنان ، عدالت را برقرار کنید ، هر چند کوشش نمایید ؛ ولی تمایل خود را به کلّی متوجه یک طرف نسازید که دیگری را به صورت زنی که شوهرش را از دست داده در آورید و ... »[2]
حال به طرح اصل اشکال می پردازیم :
خداوند متعال در آیه 3 سوره نساء ، می فرماید : اگر نمی توانید عدالت را رعایت کنید ، به همان یک زن بسنده کنید . و در آیه 129 می فرماید : شما عدالت را نمی توانید رعایت کنید . با قرار دادن این دو آیه در کنار هم چیزی جز عدم تجویز ازدواج مجدد دانسته نمی شود . به این بیان که : خداوند چیزی را شرط کرده که خود در آیاتی بعد مقدور نبودنِ ان را اعلام می دارد . آیا چنین کلامی از شخص حکیم انتظار می رود؟ آیا خدا دچار تناقض گویی شده است؟ خیر، ما می دانیم که او حکیم است و از هر گونه خطا و اشتباه به دور می باشد، بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که در آیه اول از باب مماشاه و همراهی با مردم عصر نزول ، سخن به میان آورده و به واسطه آیه دوم ، با یک خبر قطعی از طبیعت بشری اصل حکم را بیان می دارد و خط بطلان بر این نوع ازدواج می کشد .
این اشکال در صورتی صحیح خواهد بود که منظور از عدالت در هر دو آیه ، یک معنی باشد تا یکی دیگری را نفی کند . اما اگر این چنین نباشد – که نیست – موضوع هر یک فرق دارد و هیچ یک اثری در دیگری نخواهد گذاشت . عدالت مطرح شده در اولی عدالت در اعمال و رفتار با زنان و در دومی عدالت در محبّت قلبی نسبت به آنان است. برای اثبات این ادّعا به دو دلیل متوسل می شویم .
دلیل اول ، روایتی است که توجه شما را به آن جلب می کنیم :
روزی ابن ابی العوجاء از هشام بن حَکم پرسید : آیا خداوند حکیم است؟ هشام گفت : آری! حکیم است.
گفت: خدا فرموده « شما با زنان، دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید ولی اگر خوف آن دارید که نتوانید عدالت را رعایت کنید، تنها به یک همسر اکتفاء کنید.» آیا رعایت عدالت در زنان لازم است ؟ هشام : آری لازم و واجب است .
ابن ابی العوجاء : خدا در جای دیگری فرموده «شما هرگز نمی توانید میان زنان عدالت برقرار کنید » ،پس رعایت عدالت میان آنان ممکن نیست و آن گاه میان این دو آیه تناقض است . آیا هیچ حکیمی این چنین سخن می گوید ؟
هشام از جواب بازماند و به مدینه نزد امام صادق %  آمد و سؤال را پرسید . امام فرمودند: آیه اول ( نساءآیه 3 ) از عدالت در نفقه و حال آن که آیه دوم ( نساء آیه 129) از عدالت در محبت قلبی سخن می گوید.
همان طور که می بینید هر یک از عدالت ها به یک معنا است و شکّی نیست که عدالت در محبت های قلبی خارج از قدرت انسان است .
کشش های قلبی دست هیچکس نیست ، هر موجودی به یک اندازه ، در دل انسان علاقه ایجاد می کند انسانِ خوب به یک اندازه ، و انسانِ خوبتر به اندازه بیشتر است. به همین دلیل خداوند متعال رعایت این نوع عدالت را از توان انسان خارج شمرده است. بنابراین ، محبّت های درونی مادامی که موجب ترجیح بعضی از همسران بر بعضی دیگر نشود ، ممنوع نیست.
آنچه مرد موظف به انجام آن است رعایت عدالت در جنبه های عملی و خارجی است . به طور نمونه ؛ اگر برای یکی از زنان خود هر ماه لباس تهیه می کند ، باید همین کار را برای زن دیگر هم انجام دهد. اگر هر سال یکی را به مسافرت می برد، با دیگری نیز باید چنین رفتاری داشته باشد.
و اما دلیل دوم ، جمله « فَلا تَمیلُو کُلَّ المَیلِِ فَتَذَرُوها کَالمُعَلَّقه » است که می توان از دو جهت به عنوان دلیل آن را اقامه کرد:
1.  این جمله به طور دقیق بعد از « وَ لَن تَستَطیعُوا .... » و با فاء تفریع آمده است همین امر مشخص می کند که مراد از عدالت ، عدالت در محبت قلبی است.
2.  اگر خداوند متعال با جمله « وَ لَن تَستَطیعَوا ... » در صدد منع ازدواج مجدد بود ، پس چرا در ادامه می فرماید : « فَلا تَمیلُوا... » چرا که معنای این جمله این است که اصل ازدواج مجدد مشکلی ندارد و فقط در میزان محبت به همسران خو یش دقت کنید . در حالی که اگر قصد خداوند ممنوع کردن چند همسری بود دیگر جای بحثی از نحوه محبت ورزیدن به همسران باقی نمی گذاشت.
در پایان خوب است بدانیم که اگر هیچ یک از این جواب ها نبود ، باز هم اشکالی پیش نمی آمد چون ما افزون بر سّنت قطعی پیامبر اکرم   $  و ائمه معصومین    ( مبنی بر داشتن چند همسر، را پیش رو داریم .
مسلمانانی که به ازدواج مجدد اقدام می نمودند ، هرگز از جانب ائمه    (  و یا خود رسول الله   $ منع نمی شدند . و همین سنت ، بهترین دلیل بر اثبات این نوع ازدواج و ردّ تمامی اشکال ها است .
به هر حال بحث عدالت در ازدواج مجدد ، چیزی نیست که بتوان با استفاده از آن ، قضیه چند همسری را زیر سؤال برد . و این حکم از احکام الاهی هم چنان به قوت خود باقی خواهد ماند.
1. نساء (4) ،3.
2. نساء (4)،129.
 

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده