رفتن به محتوای اصلی

با همسرم دوست بودم

تاریخ انتشار:
سلام من تازه ازدواج کردم با همسرم دوست بودم خیلی هم همو دوست داریم اخلاقای خوب و بد همو میدونیم و کنار هم میتونیم زندگی کنیم ولی از اونجایی که همسر من خیلی خیلی مذهبیه و برعکس من قبل ازدواج اینجوری نبودم
با همسرم دوست بودم

یک نت ـ با همسرم دوست بودم

سلام من تازه ازدواج کردم با همسرم دوست بودم خیلی هم همو دوست داریم اخلاقای خوب و بد همو میدونیم و کنار هم میتونیم زندگی کنیم ولی از اونجایی که همسر من خیلی خیلی مذهبیه و برعکس من قبل ازدواج اینجوری نبودم و بخاطر سنه نه چندان زیادم که ٢١ سالم بود و الان ٢۴ سالمه اون موقع من فشارهای سختی تویه زندگیم با خونواده ی خودم داشتم و شرایط سختیو میگذروندم برای رهایی از این فشاره به خوشیهای لحظه ای هم روی اورده بودم که همسرم خیلی کمکم کرد که رو اون متمرکز بشم الان بعضی اوقات تویه بحثامون به روم میاره و این منو اذیت میکنه این یکی از اخلاقای بدشه من اگه بخوام اون فراموش کنه گذشترو باید چیکار کنم ؟؟؟!!

باسلام و تشکر

خدمت شما عرض کنم شما با تمرکز بر نقاط مثبت و خوبی های خودتان و زندگیتان و توجه به این نکته که کمتر مردی پیدا می شود که ازدواجش با دوستی آغاز شده باشد بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی صرفا به خاطر این دوستی و نه اطلاعات دیگر از زندگی گذشته شریک زندگی اش دچار بدبینی ، تنفر  و نگرانی نشود. پس شما باید خیلی به این موضوع فکر کنید که اگر همسرم این طور بود چه کار میکردم.

پس با پذیرش اینکه من تحمل شنیدن این موضوع را که خیلی هم پر تکرار نیست را دارم از طرفی با صحبت با همسرتان در زمان آرامش که اگر ما مال هم هستیم نباید نقص هایمان را به رخ هم بکشیم و باید در زمان عصبانیت با خودکنترلی وارد خط قرمز های همدیگر نشویم و در مرحله عمل هم هر زمانی که همسر شما عصبانی شد ولی موضوع مذکور را به رخ شما نکشید شما واکنش مثبت نشان دهید و سعی کنید یادآوری کنید و رضایت خودتان را با یادآوری این موضوع نشان دهید. پس نسبت به بعضی اوقات سعی کنید حساس نشوید

موفق باشید.

منبع: سوال سیتی

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا