بد شانس ترين انسان هاي دنيا +عکس

یک نت ـ همه انسان ها به نوعی اتفاقات بد را تجربه می کنند اما برخی از افراد در یکسری از مواقع خاص دچار اتفاق های عجیبی می شوند که به نظرشان بدشناسی بزرگی است اما میتوان برخی از آن ها را خوش شانسی نیز نامید. به هر حال این افراد خود را بدشانس ترین مردم دنیا می دانند.
10 انسان بدشانس دنیا +عکس

همه انسان ها به نوعی اتفاقات بد را تجربه می کنند اما برخی از افراد در یکسری از مواقع خاص دچار اتفاق های عجیبی می شوند که به نظرشان بدشناسی بزرگی است اما میتوان برخی از آن ها را خوش شانسی نیز نامید. به هر حال این افراد خود رامی دانند.

** اریک نورای

 


 

چندی پیش مردی را که پس از درگیری با کوسه به شدت زخمی شدند به یکی از بیمارستان های باهاماس منتقل کردند تا شاید زنده بماند. پزشکان پس از چندین ساعت عمل توانستند او را نجات دهند تا بتواند حیات خود را ادامه دهد. این مرد که نامش " اریک نورای" است پس از به هوش آمدن در گفتگو به خبرنگاران به نکته های ریزی اشاره کرد که در نوع خود بسیار عحیب بودند. این مرد به خبرنگاران گفت که چندین بار مار سمی نیشش زده است، یک بار صاعقه با او برخورد داشته و حالا کوسه به او حمله کرده است. پس از این که موضوع زندگی او مشخص شد عده بسیاری به او لقب بدشناس ترین انسان را دادند.

** کلامیتی جان
 

"کلامیتی جان"مردی است که به عنوان بدشانس ترین مرد انگلستان شناخته می شود. او تا به حال 16 تصادف مهلک و مرگبار را در زندگی اش تجربه کرده است. او از زمانی که دو سالش بود برای اولین بار با یک خودروی ون تصادف کرد و همان سال چندین بار از اسب سقوط کرد. این مرد در تمام 54 سال زندگی اش سه بار با خودرو تصادف کرده است که برخی از آن ها بسیار مرگبار بوده و چنیدن کشته برجای گذاشته است. این مرد به عنوان مرد تصادفات نیز شناخته می شود.

** جان وید آگان

در سال 2011 مردی ارا به بیمارستانی در فلوریدا منتقل کردند که صاعقه به او زده بود و در حال مرگ بود. این مرد پس از گذشتن از مرگ در این حادثه اعلام کرد که یکی از افراد بدشانس در دنیا است. او یک بار ربوده شده و تحت شکنجه های سخت قرار گرفته بود، سال 2008  بعد از آن حادثه فردی در خیابان به او حمله کرده و با چاقو به سینه اش ضربه می زند ولی باز هم زنده می ماند. سال 2009 نیز در یک روز دو مار سمی او را نیش زدند ولی باز هم از این حادثه جان سالم به در برد. در طول 5 سال گذشته او هیچ سال بی حادثه ای نداشته است.

** ویولت جوسپ

در سال 1911 "ویولت جوسپ"  تنها 23 سال داشت که برای سفری دریایی سوار بر کشتی" آر ام اس المپیک" شد. این کشتی تفریحی و شیک بود اما در میانه راه دچار سامحه شد و سپس غرق گشت. در این سانحه که افراد بسیاری جانشان را از دست دادند، ویولت نجات پیدا کرد.
 

سال پس از آن، او سوار بر کشتی تایتانیک راهی دریا شد که آن هم با کوه یخ برخورد کرده و سرنشینانش جانشان را از دست دادند اما باز هم ویولت توانست زنده بماند. در دوران جنگ حهانی او به ارتش پیوست و به عنوان یک پرستار راهی بیمارستان دریایی شد. پس از مدتی گشتن روی آب کشتی آن ها با یک مین برخورد کرده و غرق شد. در این حادثه 30 نفر کشته شدند ولی ویولت توانست خود را به قایق نجات برساند. او پس از مدتی در سال 1971 بر اثر حمله قلبی جانش را از دست داد.

** کاستیس میتسوتاکیس
 

هر کریسمس در اسپانیا قرعه کشی بزرگی برگزار می شود که طی آن مبلغ بسیار زیادی در حد 900 میلیون دلار بین شرکت کنندگان برنده تقسیم می شود. چند سال پیش در یکی از مسابقات مردم روستای "سودتو" همگی از بلیت های این مسابقه خریداری کردند و جالب اینجاست که همه 70 خانوار آن برنده شدند به غیر از " کاستیس میتسوتاکیس" که در این روستا زندگی می کرد. او تنها ثروتمند شدن هم ولایتی های  خودش را دید در حالی که تنها کسی بود که هیچ چیزی برنده نشد و در اسپانیا به او بد شانس ترین انسان دنیا می گویند.

** روی سالیوان
 

یکی دیگر از افرادی که می توان او را بدشانس نامید " روی سالیوان" است. او را به عنوان مرد رعد و برقی نیز می شناسند چرا که تا به حال 7 بار صاعقه با او برخورد کرده است. او البته در این موضوع یک رکورد دار است ولی به عنوان یکی از بدشانس ترین انسان ها نیز شناخته می شود چرا که شانس برخورد 7بار صاعقه با انسان نزدیک به 22 سپتیلیون(برای تجسم این عدد یک 22 نوشته و 24 صفر در مقابل ان قرار دهید) به یک است.

** هنری زگلند
 

یکی از داستان هایی که در دنیا بسیار معروف است با محوریت " هنری زگلند " نقل می شود. او در سال 1883 همسر خودش را طلاق داد و این باعث شد تا همسرش دست به خودکشی بزند. بعد از این اقدام برادر این زن برای انتقام به سراغ هنری آمد و یک گلوله به سمت او شلیک کرد و او نیز بعد از این اقدام خودکشی کرد. این درحالی است که زیگلند با خوش شانسی تمام از این مورد جان سالم به در برد و گلوله تنها صورت او را خراشید و به درخت پشت سرش برخورد کرد. یک سال بعد هنری تصمیم گرفت تا درخت را نابود کند او از چند دینامیت استفاده کرد تا درخت را منفجر کند. در همین زمان با منفجر شدن درخت دقیقا همان گلوله مستقیم به سمت سرش آمد و او را کشت.

** یو ژن هوآن
 


 

افراد زیادی در دنیا نیستند که به بیمارهای نادر مبتلا می شوند اما در میان همین افراد کم هستند کسانی که مشکلاتی دارند که به هیچ وجه قابل حل نیستند و از همان بدو تولد همراه آن ها بوده است. " یو ژن هوآن" از جمله این افراد است که به پرموترین انسان دنیا مشهور شده است. نزدیک به 96 درصد از بدن او با مو پوشیده شده است و مجبور است هر چند روز یکبار برای اینکه شنوایی اش را بدست اورد تحت عمل جراحی قرار بگیرد چرا که موها راه شنوایی اش را می بندند. او خود را بدشانس می داند چرا که از کودکی تا به حال مورد تمسخر قرار گرفته است و از زندگی لذت نبرده است.

** تستومو یاماگوچی

در ابتدا شاید داستان این " تستومو یاماگوچی" اوج خوش شانسی باشد اما لحظات تلخ در آن بسیار دیده می شود. او کسی است که جنگ جهانی دوم را به چشم دیده است و البته تا به حال دو بار مورد تهاجم بمب اتم قرار گرفته است. در سال 1945 او برای بازدید از منطقه ای به هیروشیما رفت ولی تا به نزدیک آنجا رسید نور خیره کننده ای بر روی شهر ظاهر شد و نزدیک به 140 هزار نفر جان خودشان را در همان لحظه از دست دادند. یاماگوچی تنها دچار سوختگی های متفاوتی روی بدنش شد.
 

روز بعد او به ناکازای رفت تا شاید در کنار خانواده اش آرامش بگیرد ولی تا به آنجا رسید باز هم بمب دیگری روی سطح شهر منفجر شد. او تمام خانواده و دوستانش را از دست داد و به عنوان تنها نجات یافته ای شناخته می شود که از هر دو حمله اتمی جان سالم به در برده است. البته همانطور که متوجه شدید بد شانسی او دقیقا در جایی است که او تمام زندگی و خانواده اش را از دست داده است. حتی بعدها که ازدواج کرد همسرش نیز به خاطر اثرات این بمب ها جانش را از دست داد.

** جان لین

انگلستان چند سالی می شود که بدشانس ترین شهروند خود را معرفی کرده است و او فردی به نام "جان لین" است که تا به حال 16 بار تصادف کرده است و البته شاید با خوش شانسی از تمامی این تصادف ها فرار کرده است اما آسیب های بسیار زیادی به او وارد شده است. یکی از مهمترین تصادف های او وقتی بود که از درخت افتاده و دستش را می شکند سپس به بیمارستان می رود و آن دست را گچ می گیرند اما در هنگام برگشت اتوبوسی که سوار بود نیز تصادف می کند و همان دست شکسته اش این بار از چندین نقطه دیگر می شکند و از آن سال کمتر می تواند با دستش کاری را انجام دهد.

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده