سرگذشت هاي عبرت آموز

پشیمانی

یک نت ـ من دختری ۲۱ ساله هستم. قبلا گناهان زیادی کرده‌ام، امّا الان توبه کرده‌ام. در حال حاضر یک خواستگار خوب برای من آمده، ولی مردد هستم که جواب مثبت بدهم.

 شیشه‌

بعد از اینكه از همسرم جدا شدم تنها امید و آرزویم پسرم بود، هنوز هم هست. نمی دانم چرا پسرم من برخلاف بقیه پسرها هیچ تمایلی به ازدواج ندارد.

ازدواج با فوتبال !!

یک نت ـ زنى از دست همسرش به دادگاه شكايت كرده كه شوهرم شيفته مسابقات فوتبال است و تا سرحدّ عشق به آن مهر مىورزد، هر مسابقه در هر كجا تشكيل شود نخستين مشترى پروپا قرص آن، اوست، فرضاً اين توفيق نصيب او نشود كه مسابقه فوتبال را در محل تشكيل مسابقه ببيند بايد به هر قيمتى هست پاى تلويزيون بنشيند و يا به صداى گوينده راديو گوش كند.

دختر گول خورده !!

یک نت ـ در يكى از شهرهاى غرب ايران دو خواهر زندگى مى كردن ، يكى از آنها فريب شيطان صفتى را خورد و به راه فحشاء كشيده شد و تمام جوانيش را در اين راه صرف كرد، خواهر ديگرش شوهر اختيار كرد و داراى خانه و زندگى و فرزند شد و همواره نسبت به خواهر فريب خورده اش باتكبر و غرور و بى اعتنايى رفتار مى كرد روزهاى جوانى سپرى گرديد و خواهر فريب خورده پير و فرتوت و درمانده شده و ممرّى براى مخارجش نداشت .

 فكر كردن به ازدواج تمام روز وشبم شده

سلام من فكر كردن به ازدواج تمام روز وشبم شده...درس نمیتونم بخونم.سركلاس تمركز ندارم.حواس پرت وعصبی وكم حوصله شدم..حتی حوصله ی انجام دادن كارهایی كه قبلا مورد علاقه ام بوده ولذت میبردم ندارم.

کشش

سيما دختري ۲۸ساله وقتي وارد اتاق مددکار اجتماعي کلانتري ۲۶گلشهر شد با صورتي درهم کشيده و عصبي جواب سلام کارشناس مددکار اجتماعي را پاسخ گفت. ا

عشق

5 سال به پای مردی ماندم، هر روز و هر ساعت می‌گفت تو را دوست دارم، اما نمی‌توانست تصمیم بگیرد، دندانپزشک بود مرد عاقل و پخته‌ای بود و همین مرا بیشتر جذب می‌کرد، رئیس دانشکده شد، گفت عشق من صبر کن.

خودکشی

یک نت ـ من پسری 22ساله هسم ودانشجوی کارشناسی بذارین ازاول بگم حدود چندسال پیش یه همسایه ای داشتیم که یه دختر داشتن و باهم رفت و اومدم داشتیم بعد از دو سه سال از اینجا رفتن شهر خودشون یه روز دخترشون که بالغ شده بود بهم زنگ زد و ازم خواست باهم دوست بشیم منم از روی کنجکاوی و کم تجربگی بهش جواب مثبت دادم

نامشروع

من یک مرد 30 ساله ، متاهل و دارای فرزند هستم . از زندگی و همسرم هم خیلی راضی ام و مشکلی ندارم.از یه ماه پیش یکی از شاگردام ( دختری 16 ساله که به اجبار هم عقد کرده ) عاشقم شده

تاریکی

یک نت ـ دختری بود که از چهره اش نمی شد سنش را تشخیص داد، معلوم بود روزی از تیپ و قیافه، چشم و ابرو چیزی از یک خانم زیبا کم نداشته است.

بعد از سه سال ازدواج وبچه دار شدن تازه یاد معشوقه افتاده‌ام

یک نت ـ بعد از سه سال ازدواج وبچه دار شدن تازه یاد معشوقه افتاده‌ام

دختر25 ساله و دوست شدن با مرد بچه دار

دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد فناوری اطلاعات آخرای سال دوم دوره ی کارشناسی بودم،که در دانشگاه با آقایی آشنا شدم.ایشون در محیط دانشگاه شاغل بودن(دارای یک شرکت طراحی دکوراسیون داخلی هستن) و خودشون تحصیل نمی کردن و دارای مدرک کاردانی گرافیک هستن و 32 سالشونه.

 دختري 28 ساله هستم صيغه پسري هم سن خودم شدم

یک نت ـ دختری 28 ساله هستم می خواهم این نوشته روس سایت قرار بگیرد شاید مشكل كسی را قبل از وقوع حل نماید

سرنوشت هاي عبرت آموز / خود ارضایی بهتر از زنا هستش

من پسری27 سال سن دارم و پسری بودم که در تمام مقاطع تحصیلی تلاش زیادی داشتم بلافاصله بعد از اخذ دیپلمم وارد دانشگاه شدم در رشته مدیریت صنعتی در دانشگاه ازاد تهران جنوب قبول شدم همان ترم اول با پسری دوست شدم کهدقیقا در یک روز به دنیا امده بودیم!!! باهم دوست شدیم و اولین دوست دانشگاهیم بود تا اخر دوران تحصیل باهم و کنار هم بودیم جالبتر اینکه هر دو ما با یک معدل فارغ التحصیل شدیم!!

عاشق

یک نت ـ سلام.... پسری 24ساله هستم دارای مدرک کارشناسی تا حالا هم با دختری دوست نبودم تا اینکه حدود دوماه هست که به صورت اتفاقی با دختری 16ساله که همشهری هم بودیم تو فضای مجازی آشنا شدم.البته تو سایتی باهاش آشنا شدم که بیشتر جنبه سرگرمی داشت.بهش پیشنهاد ملاقات دادم .چندبار پیشنهادم رو رد کرد ولی بالاخره بعد از یک هفته راضی شد همو ببینیم .تو جایی که مادرش کار میکرد همو دیدیم و ازهم خوشمون اومد.

 800 سکه بهار مهر عروس خانم

یک نت ـ قصه ای که برای شما تعریف میکنم قصه تلخی بود برای ما.. اما پر از تجربه !!!!!!!! برادر من دو سال پیش با یه خانم که همشهری ما هم نبودن اآشنا شد که البته همه چیز سنتی بود ...

 نماز

یک نت ـ من مدتی است خواستگارانی دارم بعضی از انها خوب تاحد نرمال هستند ولی خوب جواب منفی دادم فرض یکی از خواستگارانم در حد خوب و کارمند سپاه اهل نماز و خدا و تحصیلاتش از من کمی پایین تر خودم لیسانسم

بهشت

یک نت ـ از کودکی عمویم مرا عروس خودش و پدرم پسرعمویم را داماد خودش صدا می زد.الان که من هجده سال دارد و خواستگاران زیادی دارم پدرم آنها را رد می کند و می گوید که باید با پسرعمویت ازدواج کنی. من نه تنها پسرعمویم را دوست ندارم بلکه اخلاق های مان هم بهم نمی خورد. راهنمایی بفرمایید.

عاشق

یک نت ـ بنده جوانی هستم 23 ساله. دندانساز هستم و شغل بسیار خوب و با کلاسی دارم. از لحاظ مالی مشکلی ندارم و به شدت هم به موازین اسلامی معتقدم و دوست دارم خیلی زود ازدواج کنم از لحاظ ظاهری چهره ی زیبایی دارم.

بچه دار شدن

من پسری هستم 31 ساله که به خواستگاری دختری رفته‌ام و با هم روی خیلی از مسائل تفاهم داریم به جز یک مسئله که هنوز با ایشان مطرح نکرده‌ام و نمی‌دانم چطور مطرح کنم