جوانان و نوجوانان

ازدواج,

یک نت ـ پسری ۲۳ ساله هستم كه ۲ سال پيش به دختری در دانشگاه علاقه پيدا كردم و خيلي محدود و به سختي با ايشان دوست شدم و چون ايشان مي گفت فقط آشنايي قبل از ازدواج را قبول دارد، قصد بنده هم اين بود كه اگر ديدم به درد هم ميخوريم با ايشان ازدواج كنم ولي نه در آن سن.

خوش اخلاق

یک نت ـ علاقمند دختري با ايمان و خوش اخلاق که نسبت فامیلی داریم شده ام و از طريق دختر خاله ام فهميدم كه به من علاقه دارد و ميداند كه دوستش دارم اما به خود كه نگاه مي كنم نه خانواده پولداري دارم كه به من كمك كنند ونه خودم. چند روز ديگر خدمت سزبازي ام تمام ميشود اما تا بخواهم شرايط ازدواج را ايجاد كنم حداقل ۵ سال وقت لازم دارم حالا من به خواستگاري او بروم يا نه؟ من ۲۱ سال و او ۲۰ سال دارد.

استخاره

یک نت ـ آنچه که در شریعت مورد تاکید و سفارش است استشاره است؛ یعنی مشورت کردن با دیگران. ضمن اینکه در مسئله ازدواج تحقیق و بررسی نیز لازم و ضروری است.

سن ازدواج

یک نت ـ مدت ۳ سال است عاشق دختری شده ام. و به این که عاشقش هستم اطمینان دارم. ولی مشکل اینجاست که ۵ سال از من بزرگتر است و ما رابطه ی خوبی با هم داریم و او مرا مثل برادر خود دوست دارد. نمیدانم که آیا اگر موضوع را به او بگویم با توجه به ۵ سال اختلاف آینده ی خوبی خواهم داشت؟

stoping

یک نت ـ يك روز اعتقادم خيلي قوي مي شود و وجود خدا را در نمازم بسيار واضح حس مي كنم روز بعد شك و ترديد زيادي وجودم را فرا مي گيرد. خيلي از راههاي اثبات وجود خدا را و پيامبران و... را فراوان خوانده ام اما باز ته دلم به خدا كه مي رسم مي گويم خورشيد و ماه و... ممكن است تصادفي باشند و اين افكار بسيار آزارم مي دهد.

کنترل استرس

یک نت ـ خیلی خجالتی هستم، هر جا میروم دستانم میلرزد. ۲۳ سال سن دارم اما بی حوصله ام. اعصاب هیچ چیزی را ندارم. از خودم خسته ام. همیشه در هر زمينه اي شکست می‌خورم و به هر چیزي كه می‌خواهم نمی‌رسم.

اراده قوی

یک نت ـ بهتر بود تاریخچه ای از زندگی خود و کیفيت رابطه خود با دیگران و موضوعاتی که باعث زودرنجی و تحریک پذیری شما شما می شود را به صورت جزیی مطرح می فرمودید. همچنین آمار زودرنجی و تحریک پذیری و رفتار بیرونی شما هنگام زود رنجی برای مشاور اهمیت دارد

اعتماد به نفس

یک نت ـ خدمت شما عرض شود موضوع عدم اعتماد به نفس و ترس اجتماعی sociallphobia در سطوح مختلف افراد جهان وجود دارد و درصد بالایی را به خود اختصاص داده است و تنها شما نیستید که دچار این مشکل می شوید همه افراد ممکن است در درجاتی از ترس از موقعیت نا آشنا قرار گرفته و دچار هراس اجتماعی شوند به نظر می رسد برای کاهش این ترس و افزایش اعتماد به نفس در این زمینه راهکارهای زیر را به دقت انجام دهید

خود ارضایی

یک نت ـ اضطراب نقش مؤثری در تشدید قوای جنسی دارد و در تولید نیاز جنسی کاذب سهم به سزایی دارد. ارضای جنسی تا حدودی برای کاهش اضطراب مفید است، ولی اگر ارضای جنسی از طریق حرام (مانند استمنا) صورت گیرد، با این که به صورت موقت از اضطراب می‌کاهد، ولی پس از مدت کوتاهی به خاطر تشدید احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان می‌کند. با این وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب می‌گردد.

عواقب روابط دختر و پسر

یک نت ـ اولا از نظر دینی از رابطه دختر و پسر جلوگیری نمی شود. بلکه این رابطه منوط به ضوابط می شود. که در دل ضابطه، نه تنها هیچ اشکالی به رابطه گرفته نمی شود. بلکه همان طور که روشن است، ازدواج از نظر دینی مستحب تاکید شده است.

ازدواج

من ۲۰ سالمه و دانشجوی رشته مهندسی نفت هستم.۴ ساله که به دختر خالم علاقه مند شدم اما شرایط ازدواج ندارم و هرکاریم میکنم فکرش از سرم بیرون نمیره و این مساله روی درسام تاثیر منفی میزاره .از طرفی هم تاثیر پذیری اون از خانوادش خیلی زیاده و متاسفانه من از اخلاق خانوادش خوشم نمیاد با این که دختر مذهبی و خوبیه و البته چند ماهم از من بزرگتره من تصمیم گرفتم که ازش بگذرم اما نمیدونم چیکار کنم خیالش از سرم بره خواهش میکنم منو راهنمایی کنید که فکرشو از سرم بیرون کنم.

عاشق پسری که چهار سال از من بزرگتر است شدم.

من دختری ۱۹ ساله هستم که از یازده سالگی( درست از زمانی که به بلوغ رسیدم) عاشق شخصی که چهار سال از من بزرگتر است شدم. دو سال سعی کردم این حس رو مخفی کنم. م.

 دختری۱۹ساله ام باجنس مخالف چندساله رابطه دارم

من دختری۱۹ساله هستم باجنس مخالف چندسال رابطه دارم به صورت تلفنی واینوبگم که تاحالاحضوری باپسری ملاقات نداشتم ولی همین کارم خودش گناه بزرگیه

مشاوره و خانواده

من دختر ۱۶ ساله ای هستم از یک خانواده مذهبی ... قبل از این در روابطم با پسرها خیلی حساس بودم اما از طریق اینترنت با پسری۱۸ساله آشنا شدم که خانواده مذهبی دارد.
پنج ماه است باهم هستیم. مادر من و مادر ایشون از رابطه ما خبر دارند ... یعنی خود ما به آنها گفتیم الان آنها میخواهند هرچه زودتر همدیگررا فراموش کنیم. ما از دو شهر مختلف با فرهنگ های مختلف هستیم . من از وقتی با ایشون رابطه دارم{تلفنی و در اینترنت}افت درسی زیادی داشتم. از نظر روحی و روانی در عذابم. از طرفی به شدت دوسش دارم و از طرفی نگران عفتم هستم .نگران گناهی هستم که میکنم. میدونم باید جدا شم. اما چطور؟ چطور میتونم فراموشش کنم؟ بطوری که دیگه احتمال برگشتم نباشه؟من اهل این چیزها نبودم و نیستم اگرهم الان در این شرایط قرار گرفتم فقط به این خاطربوده که قصد ما ازدواج است و اگر ایشان این قصد را نداشتند هیچ وقت به مادر خود نمیگفتند که با مادر من صحبت کنند.
لطفا راهنماییم کنین.

روابط دختر و پسر

من دختری ۱۷ ساله ام و یک سال و نیم هست که با یه پسری دوست شدم که در حد بسیار زیادی وابسته ی منه. منم خیلی دوستش داشتم ولی بعد از یه مدتی به خاطر اخلاق بچه گونش از چشمم افتاد و دیگر هیچ علاقه ای به او ندارم اما اون خیلی وابسته به من شده مدتیه اخلاقم نسبت به ایشون سرد شده چون دوستش ندارم. اوهم متوجه اینکه دیگه نمی خوام کنارش باشم، شده بود. تا اینکه یه هفته پیش خودکشی کرد و راهی بیمارستان شد ولی خدا را شکر مشکلی پیش نیامد. من خیلی عذاب وجدان دارم ایشون به من وابسته شده. به خاطر اینکه بلایی سر خودش نیاره مجبورم باهاش حرف بزنم. سنشون خیلی پایین است، ما قرار بود بعد از عید نامزد کنیم . اصلا هم موقعیتش خوب نیست .و فقط ۱۹ سالشه و دانشجو. بسیار هم افسردگی داره چند بار هم دکتر رفت. حتی من هم یه خاطر اون افسردگی گرفتم. نمیدونم باید با او چه کار کنم . و از طرفی من خاستگار های بسیاری دارم به خاطر اون همه را رد کردم و حالا لطمه دیدم. کمکم کنید که با زندگیم چیکار کنم و چه طور اورا از خودم دور کنم؟