یک نت ـ دختری ۲۷ سالهام که مدتهاست گرفتار خود ارضایی هستم. وقتی عکسی می بینم یا دو نفر رو می بینیم که چقدر به هم محبت می کنند ناخودآگاه اعصابم به هم میریزد و چون نمیخواهم به راه کج بروم
عاشق
یک نت ـ عاشق دختری تیزهوش و بسیار زیبا در مدرسه شدهام که یک سال از من بزرگتر است و با اینکه این موضوع را میداند ولی توجهی به بنده ندارد. و بخاطر او شب و روز فکرم مشغول است. هر چه تلاش میکنم از ذهنم دور کنم نمیشود. لطفا راهنمایی نمائید.
یک نت ـ یک سال پیش در محیط کار فریب افکار شیطانی مردی را خوردم که خود را عاشق پیشه و قصدش را ازدواج عنوان کرد. بعد از شش ماه رابطه تلفنی و بازی دادن احساسات و باورم متوجه شدم با دختران وزنان زیادی حتی در حد رابطه نامشروع ارتباط داشته است.
یک نت ـ دختری هستم ۲۱ ساله با تحصیلات، با ایمان و خوش قیافه و خانواده دار. من تا حالا با پسری حرف نزدم وخواستگارهایی با شرایط تقریبا خوب دارم
یک نت ـ با آقایی که از همسرش جدا شده، حدود ۱.۵ ساله آشنا شدم. از نظر اخلاقی آدم خوبی است. مودب، چشم پاک، وفادا، پر تلاش، امیدوا، و مهربان. فقط میگوید تا ۵ سال پیش نماز میخوانده و در حال حاضر نمیخواند. البته به امام حسین(ع) و اسلام و حقوق زن از نظر اسلام اعتقاد دارد.
یک نت ـ مدتی است که دچار یک علاقهمندی نسبت به یک خانم که شرایطش تقریبا با من یکی است پیدا کردهام، حداقل ظاهرش اینگونه نشان میدهد.
یک نت ـ ندگی مشترک من ۵ ساله شروع شده است. در طی این مدت، روزهای تلخ وشیرین زیادی رو پشت سر گذاشتیم. مشکلی که در زندگی ما وجود دارد این است که نمیتوانیم با هم صحبت کنیم.
یک نت ـ من ۲۹ سال سن دارم وفوق لیسانس هستم. خواستگار دیپلم دارم. آیا این ازدواج به مصلحت است؟
یک نت ـ من ۲۲ سال سن دارم و حدود ۴ سال از نامزدی و ازدواجم میگذرد. در دوران مجردی خیلی محدود بودم و پدرم خیلی اذیتم میکرد؛ هیچ وقت اجازه بودن با دوستان را نداشتم همیشه مثل یک زندانی در خانه حبس میکرد. از نظر مالی اوضاع زیاد خوبی نداشتیم با هیچ پسری رابطه نداشتم
یک نت ـ دختری هستم ۲۱ ساله با تحصیلات، با ایمان و خوش قیافه و خانواده دار. من تا حالا با پسری حرف نزدم وخواستگارهایی با شرایط تقریبا خوب دارم؛ اما یکی از خواستگارها که تقریبا یک سال است میآید، میگوید من خیلی عاشق تو هستم. اما شرایطم خوب نبود برای خواستگاری اقدام کنم.
یک نت ـ با آقایی که از همسرش جدا شده، حدود ۱.۵ ساله آشنا شدم. از نظر اخلاقی آدم خوبی است. مودب، چشم پاک، وفادا، پر تلاش، امیدوا، و مهربان. فقط میگوید
یک نت ـ من خودم به حجاب اعتقاد دارم و همیشه هم رعایت میکنم. اوایل ازدواج هم هیچ مشکلی در این مورد با شوهرم نداشتم ولی جدیدا شوهرم از من میخواهد که حجاب سر را نداشته باشم. در مورد این مسئله هم خیلی با هم صحبت کردیم
یک نت ـ مدتی است که دچار یک علاقهمندی نسبت به یک خانم که شرایطش تقریبا با من یکی است پیدا کردهام، حداقل ظاهرش اینگونه نشان میدهد. جریان را با خانوادهام در میان گذاشتم و با رضایتشان رفتم و به ایشان که کاملا مذهبی و با شخصیت هم بودن پیشنهاد کردم
یک نت ـ چند ماه است که خواهر بزرگترم ازدواج کرده است. فرزند آخر خانواده هستم و ۳۰ ساله. دوست دارم زودتر ازدواج کنم ولی قسمت نمیشود میترسم پیر شوم و مورد تمسخر و ترحم اطرافیان قرار بگیرم.
یک نت ـ مدتی است که احساس میکنم زندگی تکراری شده و اصلا هیچ هدفی ندارم خیلی کلافهام، نمیدانم علتش چیست همیشه ذکر صلوات را میگویم و سعی میکنم با کار خودم را مشغول کنم. احساس میکنم که به همدم و همراز احتیاج دارم ولی کاری از دستم بر نمیآید.
یک نت ـ از اوایل عقد متوجه علاقه شدید شوهرم به زن پسرعمویش شدم. ۳ سال تحمل کردم هربار که آنجا میرفتیم از حالتها، نگاهها، لحن حرف زدن، بیقراریاش (که کی از آشپزخانه بیرون میآید) زجرکش میشدم. اما باز دفعه بعد همراهش میرفتم و هر دفعه بیشرمانه تر از دفعه قبل...
یک نت ـ از اینکه دختر هستم متنفرم و با خود می گویم چرا من باید دختر باشم که این همه عذاب بکشم و محدودیت داشته باشم همیشه از اینکه دختر هستم احساس بدی دارم و نا امید هستم دیگران می گویند تو مشکل شخصیتی و هویتی داری ولی من ذاتا از اینکه دختر هستم راضی هستم ولی مشکلاتی مانند منتظر خواستگار بودن و...
یک نت ـ دانشجوی رشته پزشکی هستم و ترم قبل شاگرد دوم بودم این ترم زمان امتحانات وقتی گفتم خدایا کمکم کن و شروع کردم به درس خواندن، وقتی قرآن را باز کردم آیهای که حضرت موسی(ع) میگوید
یک نت ـ ۲۱ سال سن دارم به خاطر چهرهی زشتم از جامعه گریزانم. چون هر جا میروم مسخرهام میکنند. به خاطر چهرهی زشتم از زندگی خیری ندیدم ولی همیشه خدا را شکر میکنم که بدن سالمی دارم. سوالی در ذهنم است که عدالت خدا در رابطه با چهره کجاست؟ چرا یکی مثل من باید زشت آفریده شود و یکی دیگه خوشگل!؟ این چه عدالتی است؟ چرا من نباید خوشگل باشم و دیگری زشت؟
یک نت ـ من ۲۸ سالمه و مجرد. یك سال پیش به پسری ۳۳ ساله علاقه مند شدم كه همكار هم هستیم اوم هم میدانست اما در مقابل احساس من بی تفاوت بود؛ تا اینكه چند روز پیش حرف زدم و در جوابم فقط گفت شرایط ازدواج رو ندارد.