یک نت ـ حدود ۲۴ سال سن دارم و واقعا افسردهام. تقریبا ۴ سال از نامزدی و عروسیام میگذرد و من که در خانواده سطح پایینی از نظر مالی بزرگ شدم، وقتی فهمیدم یک خواستگار تحصیلکرده و مهندس و خوب برایم آمده، سر از پا نشناختم و فکر کردم خدا صدایم را شنیده و درهای خوشبختی به رویم باز شده و قبول کردم؛ ولی بعد از عقد متوجه شدم همسرم بیکار است.
ازدواج
یک نت ـ 30سال سن داشته و در حال حاضر قصد و شرایط ازدواج را ندارم. متاسفانه کنترل میل جنسی برای بنده سخت است. برای ازدواج موقت هم علاوه بر لزوم اذن پدر، در خانواده های ایرانی این کار مرسوم نیست. و پدرم نیز اجازه نمیدهند و ممکن است به خاطر این حرفم تنبیه هم شوم.
یک نت ـ آیا امکان دارد کسانی که با زنان مطلقه ازدواج کردهاند روزی بدبخت شوند؟ بنده مدتی است با خانمی که قبلا مطلقه بوده ازدواج کردهام ولی ازنظر اخلاقی وعقلی وخانوادگی تا حدود زیادی تفاهم داریم.
یک نت ـ دو ماه است که نامزد کردهام. اخیرا متوجه شدهام که همسرم به نماز و روزه بی اعتقاد است. به ایشان گفتهام اگر میخواهد با هم ازدواج کنیم باید نماز خوانده و روزه بگیرد. اما هنوز نتوانسته تصمیمی بگیرد و به گمانم،
یک نت ـ پسر همسایه که از لحاظ سنی دو سال کوچکتر است به من علاقه پیدا کرده است. از وی خواستم تا قبل از خدمت سربازی تماس تلفنی نداشته باشیم تا وابستگی ایجاد نشود و بعد از خدمت از طریق خانواده خود اقدام به خواستگاری کنند.
یک نت ـ پسری ۲۰ ساله هستم. بنده چند مشکل دارم: ۱. احساس می کنم به خانواده وابسته هستم. تا زمانی که برایم کاری را نگویند، انجام نمیدهم. احساس می کنم برای کسی اهمیت ندارم و بنوعی دنبال توجه دیگران هستم.
یک نت ـ مدتی است همه چیز برایم بی ارزش و بی اهمیت شده، طوری که نه از چیزی ناراحت می شوم نه خوشحال نه حتی غافلگیر! احساس میکنم این اخلاقم بنوعی مرا از بقیه دوستانم متمایز کرده احساس میکنم این حس بدی است چون هیچ یک از دوستانم مثل بنده فکر نمیکنند. احساس میکنم اینگونه طرز تفکرم، شبیه پیر هاست. چند ماه پیش یکی از دوستام میگفت تو خیلی زاهدانه زندگی میکنی.
یک نت ـ مردی ۳۱ ساله هستم و سه سال است ازدواج کردهام. بلطف خداوند صاحب یک پسر هم شدهام. خانوادهام را خیلی دوست دارم اما این برایم کافی نیست. نمیدانم به آدمهایی مثل بنده چه میگویند. به کم قانع نبوده و همیشه میگویم در زمینه اعتقادات دینی و رفتار در خانواده و روابط اجتماعی و موفقیت شغلی و ...
یک نت ـ دختری ۲۰ ساله هستم که متاسفانه حدودا تا ۵ سال پیش خودارضایی میکردم. ولی بعد از آگاهی از مضرّات و حرام بودنش، توبه کردم. و خدا را شکر تاکنون سر توبهام ماندهام. اما مسئلهی من تا حدودی متفاوت است و آن اینکه، بعد از آن مسئله به وسواس دچارشدهام
یک نت ـ راههای شناخت شخص مقابل از چند محور باید دنبال شود:
۱- گفتگوی مستقیم؛
۲- تحقیق( دوستان، همكاران، همسایگان و..)؛
۳- مراجعه حضوری به یك مشاوره و مشاوره پیش از ازدواج(آزمونهای شخصیت و...).
یک نت ـ مدتی است دچار کم حوصلگی با بهتر بگویم بی حوصلگی شدهام. سراغ هر کاری میروم انگیزه و اشتیاق انجام دادنش را ندارم. احساس میکنم فرصت های زندگی را از دست میدهم. با اینکه در اوج جوانی هستم و باید شاداب باشم اما شادابیام را از دست دادهام
یک نت ـ ازدواج با دختری که تقریبا اکثر معیارها را دارد ولی خانوادهاش آنطور که باید قید و بند ندارند، آیا درست است؟ بعنوان مثال خواهرهای دختر، بعداز ازدواج تحت تاثیر همسرانشان، سیگاری و مشروب خوار و اهل ماهواره شدند. ولی خود دختر خوب بوده و اینگونه نیست. و مادرشان هم از وضعیت خواهران و دامادشان با خبر نیستند.
یک نت ـ عاشق یکی از اقواممان شدهام که اطلاعی از علاقه من ندارد. ومن هم جرات گفتنش را ندارم و میخواهم تا فراهم شدن موقعیتش به او فکر نکنم. ولی نمیشود و همیشه به او فکر میکنم.
یک نت ـ سال است ازدواج کردهام ودو تا بچه دارم. دو سال پیش ضربهی بدی از خانوادهام خورده و ناقص و افسرده شدم اصلا خنده روی لبهایم نمیآید.
یک نت ـ عاشق دختری تیزهوش و بسیار زیبا در مدرسه شدهام که یک سال از من بزرگتر است و با اینکه این موضوع را میداند ولی توجهی به بنده ندارد. و بخاطر او شب و روز فکرم مشغول است. هر چه تلاش میکنم از ذهنم دور کنم نمیشود. لطفا راهنمایی نمائید.
یک نت ـ یک سال پیش در محیط کار فریب افکار شیطانی مردی را خوردم که خود را عاشق پیشه و قصدش را ازدواج عنوان کرد. بعد از شش ماه رابطه تلفنی و بازی دادن احساسات و باورم متوجه شدم با دختران وزنان زیادی حتی در حد رابطه نامشروع ارتباط داشته است.
یک نت ـ دختری هستم ۲۱ ساله با تحصیلات، با ایمان و خوش قیافه و خانواده دار. من تا حالا با پسری حرف نزدم وخواستگارهایی با شرایط تقریبا خوب دارم
یک نت ـ با آقایی که از همسرش جدا شده، حدود ۱.۵ ساله آشنا شدم. از نظر اخلاقی آدم خوبی است. مودب، چشم پاک، وفادا، پر تلاش، امیدوا، و مهربان. فقط میگوید تا ۵ سال پیش نماز میخوانده و در حال حاضر نمیخواند. البته به امام حسین(ع) و اسلام و حقوق زن از نظر اسلام اعتقاد دارد.
یک نت ـ مدتی است که دچار یک علاقهمندی نسبت به یک خانم که شرایطش تقریبا با من یکی است پیدا کردهام، حداقل ظاهرش اینگونه نشان میدهد.
یک نت ـ ندگی مشترک من ۵ ساله شروع شده است. در طی این مدت، روزهای تلخ وشیرین زیادی رو پشت سر گذاشتیم. مشکلی که در زندگی ما وجود دارد این است که نمیتوانیم با هم صحبت کنیم.