با پسری در دانشگاه دوست شدم

دختری هستم ۲۳ساله. تاحالا با هیچ پسری دوست نبودم مگر دوسه روز اونم توفضای مجازی که بعدش پیشنهاد رابطه و س.ک.س میدادن ومن کلاقطع رابطه میکردم.
عشق

یک نت ـ دختری هستم ۲۳ساله. تاحالا با هیچ پسری دوست نبودم مگر دوسه روز اونم توفضای مجازی که بعدش پیشنهاد رابطه و س.ک.س میدادن ومن کلاقطع رابطه میکردم.

اصلایکی ازدلایلی که تاحالاباهیچ پسری دوست نبودم اینکه آدم معتقدی هستم ونمیتونم دوست پسرم روازاین لحاظ ها تامین کنم حتی تلفنی و پیامکی. و یکی دیگه ازدلایلم اینه ک نمیخوام پایبند یه نفرباشم و موقعیت های خوب ازدواج رو ازدست بدم.

به هرحال.حالایکی ازهمکلاسیای کارشناسیم ک نمیشناختیم همو به اونصورت ،چون ترم بالاتربود،این ترم سریکی ازکلاسا که باهم داشتیم از من خوشش اومد ازمهرماه وبقول خودش زیرنظرم داشت.خودش پسرخجالتی وظاهرا سربه زیریه.منم دیگه ازرفتاراش متوجه شدم واز دی ماه ازش خوشم اومد،تا اینکه به بهانه امتحانا شمارموگرفت و الان نزدیکه ۱ماهه باهم دوستیم.

ولی من خیلی رک بهش گفتم که حتی حاضرنیستم بهش دست بدم و اگه نمیخواد اینجوری،تموم کنه بره.اون که قبلاگفته بود قصدش ازدواجه اولا خیلی براش مهمه ک من بقول خودش باعفت هستم و ازطرفی شرایط ازدواج نداره نه کارو نه سربازی. توتمام این مدت یه سوال ازخودم و خانوادم نکرده و وقتیم که من ازش میپرسم خیلی سریع و مختصر ج میده.

منم با اینکه خیلی مهمه برام ولی دیگه زیادنمیپرسم چیزی ازش. تمام روزدوس داره بهم اس بده وکل حرفاش اینه ک چرا ازبین اینهمه همکلاسی ازاون خوشم اومد،از چیش خوشم اومدو...منم دیگه خسته شدم واحساس میکنم قصدش ازدواج نیست چون جدیدا حرف ازبوس و بغل میزنه ووقتی من حالشومیگیرم میگه توراجب من بدفکرمیکنی من اگه هوس بازبودم نمیومدم سراغ توکه انقد پاکی میرفتم سراغ دخترای دیگه.

من فقط دوستت دارم و ازروی دلتنگی این حرفا رو میزنم وقهرمیکنه باهام.منم بهش گفتم که اگه فک میکردم عوضی هستی که اصلا ج نمیدادم بهت،ولی خب چون کامل بهت اعتمادندارم احساس خوبی ازین حرفات بهم دست نمیده.وازدیشب که من دیگه باهاش راه اومدم که مثلاالان من بغلشم همش شوخی و مسخره بازی درمیاریم.ولی احساس میکنم میخواد بیشتر تواین مسائل بره جلو.

حالا خوشم میاد ازش،ولی به سرم زده کات کنم باهاش تا دچارمشکلات نشدیم. ببخشید که طولانی شد.

لطفا راهنماییم کنید.

ممنون

باعرض سلام و تشکر

از اینکه شما حواستان به مسایل آسیب زا و پر دردسر که باعث آلودگی شخصیت و روان شما می شود ، هستید بسیار خوشحال هستیم با توجه به وضعیت غیر عادی شخصیت این فرد که به دلایل  مختلف مانند خانوادگی و...دچار اختلال شخصیت اجتنابی و همراه با رگه هایی از وسواس است

ایشان به هیچ وجه هدف شان از این رابطه شناخت و رسیدن به تفاهم نیست بلکه به دلیل احساس حقارت و خودکم بینی و کاهش شدید اعتماد به نفس نیاز به تأیید گیری از شما هستند و ممکن این گونه رفتارها و درخواست ها هم به همین منظور باشد قطعا ایشان برای بهتر شدن وضعیتشان باید به مشاوره مراجعه کنند چون انگیزه کافی و اطلاع کافی از زندگی زناشویی ندارند و ما توصیه می کنیم که بدون اینکه شما فکر کنید ایشان قصد سوء استفاده را دارد یا خیر این رابطه غیر منطقی را کات کنید . قطعا شما هم می دانید که عادی نیست کسی با جنس مخالف رابطه برقرار کند و بعد به جنس مخالف(دختر خانم) بگوید از چی من خوشت آومده و .... که به من اوکی دادی .

پس بعد از تصمیم قطعی برای جدا شدن روش های جدا شدن را در پرسش جداگانه با این بخش مطرح کنید .

موفق باشید.

 

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

ببین من پسرم جنسم و خوب میشناسم از هر 100 هزار تا پسر شاید یکی سالم باشه اونم یکی مثه ما بقی دوستای مجازیت.به عنوان برادر دارم بهت میگم
این مشکل دقیقا مشکل منم هست چرا پسرا اینجوری شدن واقعا تکلیفشون با خودشونم معلوم نیست خیلی عذاب میکشم همش فکر میکنم با بقیه فرق میکنم که تن به خواسته های اونا نمیدم وهمیشه پیش خودم میگم حتما دخترای دیگه این کارارو انجام میدن ومشکل از منه واقعا تصمیم گیری واسم عذاب اور شده و خیلی از موقعیت هایی رو که واقعا دوس داشتم بخاطر همین تن ندادن به خواسته هاشون از دست دادم وخیلی هم ناراحتم
سلام بزرگوار اصلا مهم نیست که از دست دادیشون چراکه ممکنه بعد از برآورده شدن خواسته هاشون ول کنن و برن-از این پسرای یکبار حالکن زیاد هست.ولی تلاشت را برای ازدواج کم نکن
سلام .این که از بوس و بغل حرف میزنه که جای تعجب نداره امری طبیعیه ولی اینکه تلاش برای شناخت بیشتر شما و خانوادت نمیکنه مشکوک میزنه .بنظرم مدیریتش کن تا هدفش رو بشه اصلا هم احساسی عمل نکن تاگیر بیفتی بعضیا خیلی عوضین .شاد باشی
منم این مشکل داشتم ، دختری نیستم به قول بعضیا به هر کسی پا بدم ولی بعد ا زمدتها از یکی خوشم اومد ، حس کردم اونم از من خوشش اومده با گرفتن شمارم مدت دو ماه با هم دوست بودیم . خیلی بهش وابسته شدم تو حرفاش از ازدواج حرف می زد .من شرایط ازدواج داشتم ولی اون هیچ وقت پا پیش نمی ذاشت وقتی ازش می پرسیدم چرا نمی تونیم ازدواج کنیم هیچ دلیلی نداشت . یه روز خودش اومد با یه خداحافظی سرد از هم جدا شدیم . الان یکسال ندیدمش ولی گاهی اوقات با اس ام اس هنوز بهم ابراز علاقه میکنه و هیچ جوابی هم برای دلیل جدایش نداره . واقعا نمی دونم چرا پسرا اینجورین کاش یه دلیل واسه اومدنشون و رفتنشون تو زندگی داشتن کاش میدونستم چرا رفت؟ شاید اینجوری فراموش کردنش راحت بود
از اینکه یه شرح حال یه دختری را میخونم که تن به ذلت نداده بسیار خوشحالم چرا که اصالتش را نشون داده.خیلی از دخترها هستن که دانشگاه را صرفا برای اعمال پوچ میخان نه هدفشون
دختر خانمهای عزیز :توجه داشته باشین . کسی شما رو واقعا دوستون داره که برای خواستگاری اقدام کنه . و مطمئن باشین کسانیکه شما رو برای روابط جنسی میخوان به هیچ وجه قصد ازدواج با شما رو ندارن .