چرا از حضرت ابوالفضل العباس بیشتر یاد می شود؟

یک نت ـ حضرت عباس ( عليه السلام) فرزند بزرگ و ارشد ام البنين بود و بيش از ديگر برادران خود در حوادث قبل از عاشورا بخصوص در زمان پدر بزرگوارش امام علی (عليه السلام) وبرادر مظلومش امام حسن ( عليه السلام) ايفاي نقش مي كرد.
چرا از حضرت عباس بیشتر یاد می شود؟

یک نت ـ در نقل وقايع تاريخي غالباً آنهايي برسر زبانها مي افتند که در ايجاد يک حادثه نقش و تأثيرگزاري بيشتري داشته اند.در حادثه كربلا هم با اينكه همه ياران اباعبدالله الحسين( عليه السلام) در اوج ايثار و رشادت و فداكاري و بزرگواري هستند،اما تعدادي از آنها بيشتر بر زبان ها هستند و از آنها نام برده مي شود و از ديگر شهداي کربلا يا نامي از آنها برده نمي شود و يا كمتر به آنها اشاره مي شود،و اين امر دليل بر كم لطفي در حق آن بزرگواران و يا كم ارزش قلمداد كردن نقش آنان نمي باشد.

آنان در آسمان فضيلت و عظمت چنان درخشيدند كه روشني بخش زندگي انسان‏ها گرديدند و نام پاك آنها زينت بخش محفل آزادگان و پاكان گرديد.

در مورد درخشندگي نام آقا ابوالفضل العباس( عليه السلام) دلايلي وجود داشته و دارد كه سبب شده است تا نام آن حضرت بيشتر از ديگر برادران آن حضرت بر سر زبانها باشد.

اولاً حضرت عباس( عليه السلام) فرزند بزرگ و ارشد ام البنين بود و بيش از ديگر برادران خود در حوادث قبل از عاشورا بخصوص در زمان پدر بزرگوارش امام علی (عليه السلام) وبرادر مظلومش امام حسن ( عليه السلام) ايفاي نقش مي كرد.
ثانياً نقش آفريني آن حضرت در حادثه كربلا بيش از ديگر برادران و ياران آن حضرت بود،تا جايي كه برادران ديگر ايشان تحت الشعاع وجود ايشان قرار گرفتند. او ستون کاروان امام حسين( عليه السلام) به شمار مي‌رفت؛ کسي که هم سپهسالار و پرچمدار بود و هم پاسبان خيمه‌ها و ناجي کساني که در محاصره دشمن قرار مي‌گرفتند. پناه و تکيه‌گاه اهل حرم بود و دلخوشي اصحاب امام حسين( عليه السلام)؛ کسي که با شهادتش کمر امام زمانش شکست و دشمن جسورتر و بي‌باک‌تر شد.

ثالثاً حضرت عباس ( عليه السلام) داراي ويژگي هايي بودند كه ايشان را از برادرانش ممتاز كرده بود،نمونه هايي از ويژگي هاي ممتاز آن حضرت عبارت است از:

شجاعت:
گرچه تمام صفات حضرت ابوالفضل چشم‌گير بود، ولي شجاعت در بين آنها نمايانگري خاصي داشت. يکي از شاعران عرب مي‌گويد: او (عباس) در حملات خود يادآور حيدر کرار بود؛ بلکه در واقع تمام خصال پدر، نيک در سرشتش جاي داشت. دست خدا جز پدرش نبود و قدرت الهي در او تجلي مي‌يافت.
آري! آن پدر دست خدا بود و اين فرزند بازوي آن دست و حضور او در ميدان‌هاي کارزار و جنگاوري وي تو را از درخواست دليل بر اين امر بي‌نياز مي‌نمايد. صولت او نشان از صولت پدرش علي مرتضي سلام الله عليه داشت و اگر غلو به شمار نمي‌رفت، مي‌گفتم قدرتش عظيم‌تر از اين است که در جهان خارج تحقق يابد.(1).

ادب:
حضرت ابوالفضل داراي همه آداب اخلاقي، ديني، علمي، روحاني و عرفاني بود. ادب او نسبت به امام حسين ادب صالحان و برگزيدگان بود. در موقع خطاب امام حسين( عليه السلام) را مولاي من، اي فرزند رسول خدا و يا با عبارات احترام‌آميزِ از اين دست صدا مي‌زد.

ايثار:
ابوالفضل العباس( عليه السلام) علاوه بر ايثار جان از آب نيز گذشت با اينکه تشنه بود و بعد از دست‌ها و چشم و دندان خود نيز گذشت تا آب را به خيمه‌ها برساند؛ در انتها نيز جان را بر سر ايمان فدا کرد. بايد اعتراف کرد که حضرت ابوالفضل در پاسداري از سالار شهيدان بر قله بلند ايثار قرار گرفته بود و بر ديگر جانبازان آن ميدان برتري نشان داد.

صبر:
عباس در هيچ مرحله‌اي از مراحل قيام خونين کربلا سخني که حاکي از جزع و بي‌تابي باشد بر زبان نياورد. مصائبي که بر او وارد مي‌شد، همچون امواج شکننده‌اي بود که کوه‌هاي عظيم را متلاشي مي‌کرد؛ اما او پايدار ماند و کانون دلش از صبر و شکيبايي موج مي‌زد. عباس( عليه السلام) مي‌ديد که چگونه ستاره‌هاي درخشان انسانيت و اصحاب وفادار حسين در خاک و خون مي‌غلتند و مي‌شنيد که چگونه کودکان معصوم، العطش العطش مي‌کنند و نوحه و آه و اشک زنان داغ‌دار و بانوان والامقام، قلبش را مي‌فشرد؛ اما هرگز جزع و بي‌تابي نکرد. او تسليم فرمان خدا بود و در اين راه، از برادر بزرگوارش امام حسين( عليه السلام) پيروي مي‌کرد. چنين شخصيتي محال است در ميدان صبر شکست بخورد.(2).

از ديگر ويژگي‌هاي او مي‌توان بصيرت، عصمت، علم و دانش و يقين را نام برد. امام صادق( عليه السلام) درباره حضرت عباس( عليه السلام) فرمودند:« امام صادق( عليه السلام): «کانَ عَمُّنا عباسُ بْن عَلِيٍّ؛ نافِذَ الْبَصِيرَةِ صُلبَ الْاِيمانِ جاهَدَ مَعَ اَخِيهِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ و أبلي بَلاءً حَسَناً؛ عموي ما عباس پسر علي، بينشي تيز و دقيق و ايماني محکم و استوار داشت، در رکاب برادرش با دشمنان جهاد کرد و به خوبي از عهده آزمايش الهي برآمد و به مقام شهادت رسيد».(3)

-------------------
پي نوشتها:
1- سيد عبدالرزاق موسوي المقرّم، سردار کربلا، حضرت ابوالفضل، ترجمه: ناصر پاک‌پرور، ص282.
2- برداشتي آزاد از احمد بهشتي، قهرمان علقمه، ص 95.
3- مامقاني، تنقيح المقال، ج 2، ص 128.

منبع : انجمن گفتگوی دینی

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده