دعاهایی برای کم کردن درد زایمان

آیا آیاتی از قرآن و یا دعاهایی برای کم کردن درد زایمان وجود دارد؟
دعا

یک نت ـ آیا آیاتی از قرآن و یا دعاهایی برای کم کردن درد زایمان وجود دارد؟

منبع دعای آسان شدن وضع حمل که در برخی از کتاب‌ها و سایت‌ها آمده، کجا است؟ عبارت دعا: «أوَلَم یَرَ الّذین کَفَروا اَنّ السّموات والارض کانَتا رَتقا فَفَتَقناهُما حَنّه وُلِدَت مَریَم وُلِدَت عیسی یَسَجعَلُ اللهُ بَعدَ عُسرٍ یُسرا». همچنین در برخی کتاب‌ها آیه‌ای برای آسان شدن وضع حمل آمده است که در آن کلمه «حنه» ذکر شده است که من آن‌را در قرآن نیافتم.

در احادیث و کتاب‌های مختلف، دعاهای بسیاری برای کم کردن درد زایمان نقل شده است. این دعاها عموماً آیاتی از قرآن می‌باشند، و برخلاف دعاهای عادی، دستور به نوشتن آنها نیز داده شده است. در روایات؛ خواندن سوره‌های قدر[1] و یس[2] برای کم کردن درد زایمان سفارش شده است. همچنین در احادیث؛ دعاهای گوناگونی نقل شده که در ذیل برخی از آنها ذکر می‌شود.

1. حضرت عیسی(ع): کسی درد زایمان دارد، این دعا را بخوانند: «یَا خَالِقَ‏ النَّفْسِ‏ مِنَ‏ النَّفْسِ‏ وَ مُخَلِّصَ النَّفْسِ مِنَ النَّفْسِ ِ فَرِّجْ عَنَّا وَ خَلِّصْنَا مِنْ شِدَّتِنَا».[3]

2. امام علی(ع): «من دو آیه از قرآن می‌شناسم که وقتى وضع حمل زن مشکل شد این آیات را برایش در پوستى بنویسند و او آن‌را به کمرش‏ ببندد: «بسم اللَّه و باللَّه، "فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً"[4] این آیات را هفت مرتبه و "یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ، إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْ‏ءٌ عَظِیمٌ"،[5] و "یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُکارى‏ وَ ما هُمْ بِسُکارى‏ وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِیدٌ"[6] را یک مرتبه بنویسد. این دو آیه را بر ورقه‌اى بنویسند و با نخى از کتان نتابیده بر ران چپ او ببندند. وقتى فرزندش را به دنیا آورد همان ساعت آن‌را باز کن و در این کار سستى مکن».[7]

 

3. امام علی(ع): برای کم کردن درد زایمان این‌گونه نوشته شود: «حی وَلَدَتْ مَرْیَمُ وَ مَرْیَمُ وَلَدَتْ حی، یَا حَیُّ اهْبِطْ إِلَى الْأَرْضِ السَّاعَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى».[8]

4. امام صادق(ع): براى آسان شدن ولادت فرزند، بر پوست یا کاغذى بنویسد: «اللَّهُمَّ یَا فَارِجَ الْهَمِّ وَ کَاشِفَ الْغَمِّ وَ رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا ارْحَمْ فُلَانَةَ بِنْتَ فُلَانَةَ (نام دختر و پدرش گفته ‌شود) رَحْمَةً تُغْنِیهَا بِهَا عَنْ رَحْمَةِ جَمِیعِ خَلْقِکَ تُفَرِّجُ بِهَا کُرْبَتَهَا وَ تَکْشِفُ بِهَا غَمَّهَا وَ تُیَسِّرُ وِلَادَتَهَا وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ‏ وَ قِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏[9]».[10]

5. امام صادق(ع): زمانی که درد زایمان سخت شد برای او پس از «بسم الله» این‌گونه بنویسند: «کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ ما یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنْ نَهارٍ،[11] کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَها لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحاها،[12] إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی‏ نَذَرْتُ‏ لَکَ‏ ما فِی‏ بَطْنِی‏ مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ‏ مِنِّی‏ إِنَّکَ‏ أَنْتَ‏ السَّمِیعُ‏ الْعَلِیمُ‏[13] سپس آن‌را بر روی پای راستش قرار دهند و پس از زایمان بگیرند.[14]

6. امام صادق(ع): «بعد از بسم الله برای او بنویسند: «مَرْیَمُ وَلَدَتْ عِیسَى‏ هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً[15] فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً[16] وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما»[17]

7. شخصی به پیش امام باقر(ع) آمده و گفت: یابن رسول الله کمکم کنید. امام: چه شده؟ مرد: زنم از شدت درد زایمان، نزدیک است بمیرد. امام: به خانه برو و بنویس: «فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ یا لَیْتَنِی‏ مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیًّا فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا[18] سپس با صدای بلند این آیه را بخوان وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ[19]‏ و تو ای فرزند بیرون بیا، به اذن پروردگارت بیرون بیا».[20]

علاوه بر اینها دعاهای دیگری نیز نقل شده که در این مختصر نیازی به بیان بیشتر آنها نیست.[21]

 

[1]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 381، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 89، ص 292، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[3]. «خدایا! اى آفریننده نفسى از نفس دیگر و بیرون آورنده نفس از نفسى دیگر و اى نجات دهنده نفس از نفسى دیگر! بگشاى از ما اندوه ما را و رهایى ده ما را از سختی‌هاى ما»؛ کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 159، قم، دار الرضی (زاهدی)، چاپ دوم، 1405ق.

[4]. شرح، 5 – 6.

[5]. حج، 1.

[6]. حج، 22.

[7]. ابنا بسطام، عبد الله، حسین، طبّ الأئمة(ع)، محقق، مصحح، خرسان، محمد مهدی، ص 35 – 36، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، 1411ق.

[8]. «مریم فرزند زنده‌ای زایید، بشتاب اى زنده به سوى زمین؛ همین الآن به اذن خداوند بشتاب»؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق، مصحح، انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 955، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1405ق.

[9]. زمر، 75.

[10]. «خدایا اى گشاینده اندوه، و بر طرف کننده غم، و بخشنده دنیا و آخرت، و مهربان هر دو جهان! رحم کن به فلان‏ دختر فلان (اسم دختر گفته شود)، رحمتى که او را از رحمت همه بندگانت بی‌نیاز کنى، محنتش را به آن بگشایى، و غمش را برطرف نمایى، و زایمانش را آسان فرمایى، و میان ایشان به حق حکم شد، و به ایشان ستم نشد، و گفته شد: ستایش خداى را که پروردگار جهانیان است»؛ مکارم الاخلاق، ص 409.

[11]. احقاف، 35: «روزى که آنچه را وعده داده می‌شوند بنگرند، گویى که آنان جز ساعتى از روز را [در دنیا] نمانده‌اند».

[12]. نازعات، 46: «روزى که آن‌را می‌بینند، گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکرده‌اند».

[13]. آل عمران، 35: «چون زنِ عمران گفت: پروردگارا! آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده [از مشاغل دنیا و پرستشگر تو] باشد؛ پس، از من بپذیر که تو خود شنواى دانایى».

[14]. ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق، موسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن، ج 3، ص 598، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1410ق.

[15]. غافر، 67.

[16]. شرح، 5 – 6.

[17]. طب الأئمة علیهم السلام، ص 307؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 210، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.

[18]. مریم، 23 – 25.

[19]. نحل، 78.

[20]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 3، ص 329، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.

[21]. مکارم الأخلاق، ص 393.

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده