آنچه دیگران می خوانند:
یک نت ـ از چهره پدرم خجالت می کشم
واقعا به خاطر حرفم شرمنده هستم.ولی به دنبال رفع مشکلم هستم
من از چهره و قد ولاغری پدرم خجالت میکشم.با وجود عشق بسیار زیادی که به ایشان دارم.پدرم بسیار شخصیت روشن فکر ی هستند و از همه ی افرادی که در زندگی ام دیده ام با استعدادتر و اگاه تر و کتاب خوان تر است
دوست ندارم دوستانم پدرم را ببینند.باز هم میگویم وجدان درد دارم.بگویید چکار کنم.چگونه با مشکل خودم کنار بیایم؟؟
خواهشا بگویید.من ۱۵ ساله هستم
باعرض سلام و تشکر
خدمت شما عرض کنم این احساسی که شما دارید به دلیل کمبود اعتماد به نفس و فقدان خودباوری و کمال گرایی شماست شما دوست آنچه که متعلق به شماست دقیقا با استاندارهای شما همخوانی داشته باشد و از طرفی نگران قضاوت دیگران هستید در حالی که ارزش و قیمت یک انسان سلامت عقل و روانی و رفتاری است و بیشتر ملاک قیمت گذاری جاندار های غیر انسانی وضعیت ظاهری است.
پس شما سعی کنید تصویر ذهنی و فیلم ذهنی خودتان را هنگامی که دوستانتان را مواجه با پدرتان می بینید را اصلاح کنید زیرا این تصویر ذهنی شما به دلیل نگرانی بیش از اندازه نسبت به قضاوت دیگران است و یک تصویر ذهنی واقعی نیست دوستان شما هم در این جامعه زندگی کرده اند و با انواع و اقسام انسان ها در وضعیت ظاهری مختلف و گوناگون آشنایی دارند.
پس شما مجموعه ای از قراین وشواهد و سند هایی را برای تغییر این تصویر ذهنی منفی جمع کنید و به مدت یک هفته با تصویر جدید سعی کنید این مواجه شدن پدر با دوستانتان را آسان سازی کنید.
منبع: سوال سیتی
دیدگاه‌ها