شوهرم اصلا چند باری هم شوهرم خواسته منو بندازه بیرون خودم التماسش کردم به پاهاش افتادم برادر شوهرم واسته شده چند باری هم پدر ومادر شوهرم .من خونه خودو رو ترجیح میدم تا خونه پدرزم .
آنچه دیگران می خوانند:
یک نت ـ با سلام من دختری 20 ساله هستم و5/4ساله که ازدواج کردم شوهرم 3 ساله که با خانوادم قهره شغلشم نظامیه اخلاق چندان خوبیم نداره یعنی من حتی نمیتونم بهش یه چیزی بگم اخلاق شوهرم با پدر مادرم به خصوص مادرم جور در نمیاد البته بیشتر کناهان زیر سر مادرم هستش چون مادرم منو تو دوران نامزدی خیلی اذیت کرده الان زیاد دل خوشی هم ازش ندارم من باهاشون رفت و امد دارم کمو بیش ولی شوهرم اصلا چند باری هم شوهرم خواسته منو بندازه بیرون خودم التماسش کردم به پاهاش افتادم برادر شوهرم واسته شده چند باری هم پدر ومادر شوهرم .من خونه خودو رو ترجیح میدم تا خونه پدرزم .
الان هم 2ساله بچه دار نمیشیم میخواستم ازتون بپرسم که من چطور میتونم شوهرم رو فراموش کنم اخه من با این همه خیلی دوسش دارم به نظر شما من طلاق بگیرم بهتره الاندیگه خودمم به طلاق راضیم به خدا خسته شدم از التماس تو این دعوای اخری هم خود شوهرم بهم گفت که تو اول واخر ازاین خونه میری پس هر چه زود تر بهتر الان من دیگه به طلاق راضیم نظر شمارو هم میخواستم بدونم
با سلام و عرض تحیت
شرایط شما را درک می کنم و از این بابت متاسفم...
هر چند طلاق فاجعه نیست و نباید آن را آخر دنیا تلقی کرد اما در صورتی موجه است که
1- نقاط ضعف زندگی مشترک نسبت به نقاط قوت غالب باشد
2- امیدی به اصلاح یا کاهش این نقاط ضعف نباشد و راه نرفته ای باقی نمانده باشد.
3- تحمل نقاط ضعف مقدور نباشد
در عین حال لازم است به حساسیتها و توقعات همسرتان توجه جدی تری داشته باشید، و در صورتی که کاهش رفت و آمد و یا حتی قطع ارتباط با خانواده، زمینه ساز رضایت همسرتان می شود، از ارتباط با خانواده خودداری کنید.
به هر حال اهمیت چنین موضوعی اقتضا می کند که شتابزده عمل نکنید و حتما به صورت حضوری و یا تلفنی (09640) با یک مشاور گفتگو کنید.
در پناه خدای متعال موفق باشید
دیدگاهها