یک نت ـ روایت بهرام محمدی فرد، عکس دوران دفاع مقدس از ماجرای ثبت یکی از زیباترین تصاویر معاصر که در آن چشمان شهید مصطفی چمران به دوربین خیره شدهاند.
دفاع مقدس
یک نت ـ بیست و هفت سال از جنگ گذشته است. اما هنوز خاطراتش کنج خانه هایمان پیدا می شود. هنوز در همسایگی و بین دوستهای خود کسی را پیدا می کنیم که زندگی روزمره اش با یادگاری هایی که ازهشت سال دفاع مقدس می گذرد.
در این مطلب قصد داریم تعدادی از نرم افزارهای موبایلی با موضوع فرهنگ ایثار و شهادت را به مخاطبان معرفی کنیم.
خانمی که گریه میکرد گفت: فرزند مریضی دارم که از ناحیه دو پا فلج بود. دوا و درمانهای ما نتیجه نداد و از سلامتیاش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که جوانی به سراغش آمده است.
یک نت ـ خلبان حسین لشگری بعد از هجده سال اسارت در سال 1377 شمسی، به عنوان آخرین اسیر ایرانی به کشور بازگشت و در بحبوحهی سال ۸۸، در حالیکه فقط ۵۷ سال سن داشت بر اثر صدمات وارده در دوران اسارت به شهادت رسید.
شهید منصور مهدوی نیاکی همان شهیدی است که تصاویرش با دستان بسته در رسانهها منتشر شده بود.
دو تصویری که پیش رو دارید، به هنگام اجرای آیین «تغسیل» پیکر مطهرِ شهید دکتر مصطفی چمران به ثبت رسیده است.
کاربران شبکههای اجتماعی پس از شنیدن خبر کشف پیکرهای مطهر ۱۷۵ شهید غواص، با انتشار تصاویری به مقام شامخ این شهدا ادای احترام کردند.
در عکس مرحوم احمد حجاریان، حسین محمدی، رحیم عبادی، احمد شهریاری، حمید کاتوزیان (نماینده سابق مجلس) و شهید عبدالله گلشن نیز دیده میشوند.
کیک تولد شهید مهدی باکری روز گذشته در منزل شخصی این شهید با حضور دوستان و علاقه مندانش در منزل دوران کودکی این شهید بریده شد.
پیرمرد عرب زبانی را دیدیم که با مقدار زیادی طلا و جواهرات در دستش، به طرف ما آمد. گویا از ما خواسته ای داشت. ابتدا نفهمیدیم چه می گوید. بعد متوجه شدیم که می خواهد آن جواهرات را به ما بدهد تا ناموسش را شهید کنیم.
بنین محمدی همسر پاسدار شهید سید نورالله محمدی، از خاطرات همسرش می گوید.
12 آذر سال 65، دهها هزار بسیجی داوطلب از سراسر کشور در قالب بیش از 200 گردان، با تجمع در استادیوم یکصد هزار نفری آزادی عازم جبهه های حق علیه باطل شدند.
اگر علاقه ای به من دارید و اگر به خوشبختی من می اندیشید، لطف کنید و از خدا بـرایم سرانجام شهادت را بخواهید.
سید محمد رحمان نظام اسلامی مجری نامآشنای تلویزیون ایران یکی از این دلباختگان جبهه است که با گزارشهای هیجان انگیز خود خبر از سلامتی و پیروزی جبهه را از طریق امواج در خانههای مردم نجوا می کرد.
اینجا سنگها با شما حرفمیزنند. مرمرهایی که قرار است نشان دهند هویت اینجا را. راه که میروی گاهی دوست داری همانجا توقف کنی و گاهی به قدری احساس سبکی میکنی که دوست داری بپری.
سنگ مزار زیبای او، نمونهای بینظیر است که روی آن نوشته شده: متولد می شویم تا بمیریم. پس وقتی خبر کوچ مرا شنیدید، عکس العملتان آن چنان باشد که خبر تولدم را سالها پیش برایتان گفتند.
یک نت ـ در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را می گیرد به محل اعزام می برد تا رضایت دهد.